(:Waiting for a way to escape and forget):
(:Waiting for a way to escape and forget):
پارت③①
رامونا:خب به من چه که الان بابات اومده اینجا
رزا:تو درمورد کوک میدونی؟
رامونا:خب آره کراشمه
رزا:بابامم کراشته پس الان بهت ربط داره 😀😂🥲
رزا:ولی اینو یادت باشه نه اون عوضی بابای منه نه این،منم دختر هیچ کدومشون نیستم
رامونا:چرا اینو میگی؟اصلاً چطور میتونی بگی؟دوتا بابای کراش داره بعد ناشکری میکنه🤦🏻♀️
رزا:🤦🏻♀️🥲
رامونا:اگه ناراضی هستی باباهاتو و داداشهاتو بده به من😎
رزا:یعنی خود خری نه اینکه مثل خری اصلاً خر رو از رو تو اسم گذاشتن🤦🏻♀️😀
رامونا:ازنظر من تو خوش شانسی چون میگن گاوه دیگه و انتظاری ازت ندارن من که خرم زیر بار مسئولیتم😔😂
رزا:یا خفه میشی یا خفت میکنم یا هیچکدوم
رامونا:دییییینگ گزینه ی آخر
رزا:اوووو ببخشید یادم رفت بگم هیچکدوم یعنی همش(خنده ی دیوثانه😂)
(حقیقتاً نمیدونم خنده ی دیوثانه چیه ولی احساس کردم اینجا چیز مناسبیه😂)
رزا:فقط این گاوساله کم بود(فحش من ساز😂)
رامونا:به به یه تیم جستجو دنبالمونن
رزا:الان فقط یه جمله میتونم بگم عادی باش و بروو
رامونا:باشه
فلش بک
کارلوس:کوک
کوک:بله چیزی شده
کارلوس:چیزی که...آره تا حدی
کوک:چی شده؟بگو راحت باش
کارلوس:ببین میای باهم بریم آلمان؟
کوک:چرا؟
کارلوس:چون خیلی وقته سفر نرفتیم
کوک:اوکی برو
کارلوس:برو؟توهم باید بیای!
کوک:من برای چی بیام؟
کارلوس:بخاطر اینکه یه ذره این اتفاقات اخیر رو فراموش کنی
کوک:شرمنده ولی نمیتونم
کارلوس:چرا نمیتونی؟
کوک:چون حتی اسمش میاد تموم خاطراتمون میاد جلوی چشمام🥲
کارلوس:انگار خیلی روت تأثیر گذاشته
کوک:آره😪
کارلوس:بازم خوبه عاشقش نبودی
کوک:چیییی؟چرا چرت و پرت میگی؟
کارلوس:چون کل زندگیم رو همین جوری گذروندم...نه چیزه...ببین اشتباه شد از دهنم پرید
کوک:چیزه؟😂خب این یعنی اینکه قبول داری خلی و زیاد چرت و پرت میگی
کارلوس:نه من همچین حرفی نزدم
کوک:ولی همچین منظوری رسوندی😂
کارلوس:🤦🏻♀️... اصلاً بگذریم حالا میای آلمان یا نه؟
کوک:احتمالاً نه ولی اگه نظرم عوض شد بهت میگم
کارلوس:من برای فردا بلیط گرفتم
کوک:خب پس تو برو من حدود یه هفته دیگه میام
کارلوس:باشه
پایان فلش بک
پارت③①
رامونا:خب به من چه که الان بابات اومده اینجا
رزا:تو درمورد کوک میدونی؟
رامونا:خب آره کراشمه
رزا:بابامم کراشته پس الان بهت ربط داره 😀😂🥲
رزا:ولی اینو یادت باشه نه اون عوضی بابای منه نه این،منم دختر هیچ کدومشون نیستم
رامونا:چرا اینو میگی؟اصلاً چطور میتونی بگی؟دوتا بابای کراش داره بعد ناشکری میکنه🤦🏻♀️
رزا:🤦🏻♀️🥲
رامونا:اگه ناراضی هستی باباهاتو و داداشهاتو بده به من😎
رزا:یعنی خود خری نه اینکه مثل خری اصلاً خر رو از رو تو اسم گذاشتن🤦🏻♀️😀
رامونا:ازنظر من تو خوش شانسی چون میگن گاوه دیگه و انتظاری ازت ندارن من که خرم زیر بار مسئولیتم😔😂
رزا:یا خفه میشی یا خفت میکنم یا هیچکدوم
رامونا:دییییینگ گزینه ی آخر
رزا:اوووو ببخشید یادم رفت بگم هیچکدوم یعنی همش(خنده ی دیوثانه😂)
(حقیقتاً نمیدونم خنده ی دیوثانه چیه ولی احساس کردم اینجا چیز مناسبیه😂)
رزا:فقط این گاوساله کم بود(فحش من ساز😂)
رامونا:به به یه تیم جستجو دنبالمونن
رزا:الان فقط یه جمله میتونم بگم عادی باش و بروو
رامونا:باشه
فلش بک
کارلوس:کوک
کوک:بله چیزی شده
کارلوس:چیزی که...آره تا حدی
کوک:چی شده؟بگو راحت باش
کارلوس:ببین میای باهم بریم آلمان؟
کوک:چرا؟
کارلوس:چون خیلی وقته سفر نرفتیم
کوک:اوکی برو
کارلوس:برو؟توهم باید بیای!
کوک:من برای چی بیام؟
کارلوس:بخاطر اینکه یه ذره این اتفاقات اخیر رو فراموش کنی
کوک:شرمنده ولی نمیتونم
کارلوس:چرا نمیتونی؟
کوک:چون حتی اسمش میاد تموم خاطراتمون میاد جلوی چشمام🥲
کارلوس:انگار خیلی روت تأثیر گذاشته
کوک:آره😪
کارلوس:بازم خوبه عاشقش نبودی
کوک:چیییی؟چرا چرت و پرت میگی؟
کارلوس:چون کل زندگیم رو همین جوری گذروندم...نه چیزه...ببین اشتباه شد از دهنم پرید
کوک:چیزه؟😂خب این یعنی اینکه قبول داری خلی و زیاد چرت و پرت میگی
کارلوس:نه من همچین حرفی نزدم
کوک:ولی همچین منظوری رسوندی😂
کارلوس:🤦🏻♀️... اصلاً بگذریم حالا میای آلمان یا نه؟
کوک:احتمالاً نه ولی اگه نظرم عوض شد بهت میگم
کارلوس:من برای فردا بلیط گرفتم
کوک:خب پس تو برو من حدود یه هفته دیگه میام
کارلوس:باشه
پایان فلش بک
۲۷.۱k
۰۱ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.