پارت ۱۹
ویو نامجون
داشتم میترکیدم از خوشحالی وایییییی خدایا
نامجون . حالا یه بوس میدی
مگی . اممممم به جاش جایزه میخوام
نامجون . از اووووووون جایزه ها
مگی . مرضضضضض حرسم نده منظورم این نبود
نامجون . 😂
مگی . لواشک میخوام
نامجون . چشم 🫡رفتیم بیرون از بار برات میخرم
مگی . باشه
نامجون . بوس بده دیگه
مگی . نوچ
نامجون . چرااااااا
مگی . هر وقت خریدی بهت بوس میدم الان فقط برقسیم
نامجون . هوففففففف
ویو لوکاس
چشم افتاد به مگی و نامجون رزی هم مثل من متوجه اون دوتا شده بود با هم داشتیم نگاهشون میکردیم اونا هم متوجه نشدن
رزی . مگی هم از دست رفت
لوکاس . اگه بره شوهر کنه دیگه نمیتونه پیش ما زندگی بکنه
رزی . اوهوم......راستی ا.ت کجاست
لوکاس . اون که کلاًاااااااا از دست رفت
رزی . یعنی چی
لوکاس . یعنی الان به دلخواه خودش زیر جونکوکه
رزی . چییییییییییی 🫢
لوکاس . بله 🙄😒
رزی . چرا همه نیمه گم شدشونو امشب پیدا کردن
لوکاس . منی که از اول پیداش کرده بودم فقط جرعت ندارم بهش بگم (زیر لب که رزی نفهمه)
ویو جونکوک
کوک . حال داد
ا.ت . آره
کوک . بازم میخوای بگو😁
ا.ت . نههههههههه😐
کوک . ولی الحق که چه اندامی داری
ا.ت . هیییییی
کوک . 😂
ا.ت . چرا وست کار سینمو فشار دادی مردم از درد تو با انگشتات از اون پایین جونمو در آوردی بعدشم با کیرت جونمو در آوردی بست نبود سینمو هم نابود کردی بی طربیت
کوک . تنبیهت بود که وست بوسه همراهیم نکردی دفه بعدم همراهی نکنی همین کارو میکنم
ا.ت . 😐
داشتم میترکیدم از خوشحالی وایییییی خدایا
نامجون . حالا یه بوس میدی
مگی . اممممم به جاش جایزه میخوام
نامجون . از اووووووون جایزه ها
مگی . مرضضضضض حرسم نده منظورم این نبود
نامجون . 😂
مگی . لواشک میخوام
نامجون . چشم 🫡رفتیم بیرون از بار برات میخرم
مگی . باشه
نامجون . بوس بده دیگه
مگی . نوچ
نامجون . چرااااااا
مگی . هر وقت خریدی بهت بوس میدم الان فقط برقسیم
نامجون . هوففففففف
ویو لوکاس
چشم افتاد به مگی و نامجون رزی هم مثل من متوجه اون دوتا شده بود با هم داشتیم نگاهشون میکردیم اونا هم متوجه نشدن
رزی . مگی هم از دست رفت
لوکاس . اگه بره شوهر کنه دیگه نمیتونه پیش ما زندگی بکنه
رزی . اوهوم......راستی ا.ت کجاست
لوکاس . اون که کلاًاااااااا از دست رفت
رزی . یعنی چی
لوکاس . یعنی الان به دلخواه خودش زیر جونکوکه
رزی . چییییییییییی 🫢
لوکاس . بله 🙄😒
رزی . چرا همه نیمه گم شدشونو امشب پیدا کردن
لوکاس . منی که از اول پیداش کرده بودم فقط جرعت ندارم بهش بگم (زیر لب که رزی نفهمه)
ویو جونکوک
کوک . حال داد
ا.ت . آره
کوک . بازم میخوای بگو😁
ا.ت . نههههههههه😐
کوک . ولی الحق که چه اندامی داری
ا.ت . هیییییی
کوک . 😂
ا.ت . چرا وست کار سینمو فشار دادی مردم از درد تو با انگشتات از اون پایین جونمو در آوردی بعدشم با کیرت جونمو در آوردی بست نبود سینمو هم نابود کردی بی طربیت
کوک . تنبیهت بود که وست بوسه همراهیم نکردی دفه بعدم همراهی نکنی همین کارو میکنم
ا.ت . 😐
۳.۸k
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.