بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت سوم :
آنها در آن بیابان، بر اثر برق گرفتگی یا نشت گاز کشته شدند؟!
بزرگترین مصائب : انسان، ابتدا با ظواهر مواجه است، لذا ابتدا شادی و یا غم و ناراحتی ظاهری را میبیند، اما اگر تعقل، تفکر و بصیرت داشته باشد، از ظاهر به باطن میرود، با دیدن همین جنایات و ظلمهای ظاهری، پی به کفر و قساوت دشمنان میبرد و حق و باطل را می شناسد و از هم تمیز میدهد.
این همه پزشک، دارو و بیمارستان، برای سوختگیهای سطحی یا عمقی بدن وجود دارد، اما کمتر کسی به فکر درمان دل سوخته میافتد! اما، همان که دست و صورتش سوخته، دلش بیشتر سوخته است.
در ماجرای کربلا نیز همین است، بیشتر به مصائب ظاهری توجه میشود و البته باید هم به آنها اشاره شود، اما در زیارت عاشورا، ابتدا مردمانی لعن میشوند که ظلم به اهل بیت علیهم السلام را بنیان گذاشتند و امامان را از مقام و مرتبهای که خدا برای آنان قرار داده بود، دور کردند و سبب این همه انحراف و خسران وارده بر انسان در طول زمان شدند.
فَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ، وَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ وَأَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتِي رَتَّبَكُمُ اللّٰهُ فِيها - خدا لعنت کند امّتی که بنای ستم و بیداد بر شما اهلبیت را بنیان نهادند و خدا لعنت کند قومی که شما را از مقامتان دور کرد و از مرتبههایتان برکنار نمود، مرتبههایی که خدا شما را در آنها قرار داد.
حال در مجالس مذهبی و در ذکر مصیبت ها، به فجایع کربلا که بر بدنها وارد شده اشاره میکنند و باید هم بکنند تا کفر و قساوت دشمنان آشکارترگردد،و مخاطبان نیز مغموم میشوند و گریه میکنند؛ اما چه مقدار به مصیبت وارده بر مردم، به سبب کنار گذاشتن آنها اشاره میشود و چه میزان موجب غم، اندوه و اشک میشود؟! اگر اشک به خاطر ظلمها، برای امام و یارانش علیهم السلام باشد، اشک در مصیبت کنار گذاشتن اهل بیت علیهم السلام، اشک برای محرومیتها و ظلم به خودمان میباشد.
دقت کنیم که نگاه تحلیلی، تفکر و تعقل را مخاطب قرار میدهد تا معلومات و نیز بصیرت ارتقا یابد، و عقل گریه نمیکند؛ اما ذکر مصیبت، قلوب را مخاطب قرار میدهد و عواطف را برمی انگیزد که گاه سبب شادی و خنده میگردد و گاه غم و گریه.
در ذکر مصائب، جانیانی چون شمر و یزید را لعنت میکنیم و باید هم لعنت کنیم، اما در نگاه تحلیلی، دانش، بینش و بصیرتی چون امام خمینی رحمة الله علیه لازم است تا بفرماید:(پایان)( ص 1)
پاسخ قسمت سوم :
آنها در آن بیابان، بر اثر برق گرفتگی یا نشت گاز کشته شدند؟!
بزرگترین مصائب : انسان، ابتدا با ظواهر مواجه است، لذا ابتدا شادی و یا غم و ناراحتی ظاهری را میبیند، اما اگر تعقل، تفکر و بصیرت داشته باشد، از ظاهر به باطن میرود، با دیدن همین جنایات و ظلمهای ظاهری، پی به کفر و قساوت دشمنان میبرد و حق و باطل را می شناسد و از هم تمیز میدهد.
این همه پزشک، دارو و بیمارستان، برای سوختگیهای سطحی یا عمقی بدن وجود دارد، اما کمتر کسی به فکر درمان دل سوخته میافتد! اما، همان که دست و صورتش سوخته، دلش بیشتر سوخته است.
در ماجرای کربلا نیز همین است، بیشتر به مصائب ظاهری توجه میشود و البته باید هم به آنها اشاره شود، اما در زیارت عاشورا، ابتدا مردمانی لعن میشوند که ظلم به اهل بیت علیهم السلام را بنیان گذاشتند و امامان را از مقام و مرتبهای که خدا برای آنان قرار داده بود، دور کردند و سبب این همه انحراف و خسران وارده بر انسان در طول زمان شدند.
فَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ، وَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ وَأَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتِي رَتَّبَكُمُ اللّٰهُ فِيها - خدا لعنت کند امّتی که بنای ستم و بیداد بر شما اهلبیت را بنیان نهادند و خدا لعنت کند قومی که شما را از مقامتان دور کرد و از مرتبههایتان برکنار نمود، مرتبههایی که خدا شما را در آنها قرار داد.
حال در مجالس مذهبی و در ذکر مصیبت ها، به فجایع کربلا که بر بدنها وارد شده اشاره میکنند و باید هم بکنند تا کفر و قساوت دشمنان آشکارترگردد،و مخاطبان نیز مغموم میشوند و گریه میکنند؛ اما چه مقدار به مصیبت وارده بر مردم، به سبب کنار گذاشتن آنها اشاره میشود و چه میزان موجب غم، اندوه و اشک میشود؟! اگر اشک به خاطر ظلمها، برای امام و یارانش علیهم السلام باشد، اشک در مصیبت کنار گذاشتن اهل بیت علیهم السلام، اشک برای محرومیتها و ظلم به خودمان میباشد.
دقت کنیم که نگاه تحلیلی، تفکر و تعقل را مخاطب قرار میدهد تا معلومات و نیز بصیرت ارتقا یابد، و عقل گریه نمیکند؛ اما ذکر مصیبت، قلوب را مخاطب قرار میدهد و عواطف را برمی انگیزد که گاه سبب شادی و خنده میگردد و گاه غم و گریه.
در ذکر مصائب، جانیانی چون شمر و یزید را لعنت میکنیم و باید هم لعنت کنیم، اما در نگاه تحلیلی، دانش، بینش و بصیرتی چون امام خمینی رحمة الله علیه لازم است تا بفرماید:(پایان)( ص 1)
۵۸۸
۰۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.