پارت11
#پارت11
شیطونکِ بابا🥺💜
گوشی رو قطع کردم و منتظر موندم تا کیانا بهم بزنگه....
اما بعید میدونستم بتونه چیزی پیدا کنه ازش
ده دقیقه شده بود و از بیکاری یه چُسه ناخونی که داشتمو سوهان میکشیدم که گوشیم زنگ خورد
فوری جواب دادم و گفتم:
_ چیشد؟؟ چیزی پیدا کردی؟؟
+ بعلههه ، پیچ اصلیشو یافتم
با ذوق گفتم:
_ وای جدی؟؟ خب بفرس برام زود باششش
+ غنچه عجب بدنی داره!! فک کنم مربی بدن سازیه ، نصف عکساش بدون پیراهنه
_ هوی سلیطه چشماتو درویش کن من رو آقامون حساسمااا
+ خب بابا جوگیر نشو ، بزار یبار بری باهاش بیرون بعد بگو آقامون ، فعلا نه به باره نه به دار
_ خا پیجشو بفرس بای
کیانا پیجشو که فرستاد رفتم توش و تمام عکساشو رصد کردم ، نصف عکسا تو باشگاه بود و درحال تمرین
تازه میتونستم خودمو درمقابلش تصور کنم!! من کجا و این کجا!! تو بغلش گم میشدم
فک کنم بازوش اندازه کمرم بود ، منم که ریزه میزه...
قشنگ که فضولیمو کردم گوشیمو زدم به شارژ و رفتم ببینم شام چی داریم
وارد آشپزخونه شدم که دیدم مامان داره سیب زمینی سرخ میکنه
_ آخ جوون شام سیب زمینی داریم؟؟
+ آره ، همراه با کتلت البته
_ اوف مرسی که عاشقتم
به سمت گاز رفتم و چند تا سیب زمینی از داخل ظرف برداشتم که مامان با کف گیر زد رو دستم
+ ناخونک نزن بچه
به حرفش توجهی نکردم و با اون یکی دستم چند تا سیب زمینی برداشتم و انداختم دهنم
شیطونکِ بابا🥺💜
گوشی رو قطع کردم و منتظر موندم تا کیانا بهم بزنگه....
اما بعید میدونستم بتونه چیزی پیدا کنه ازش
ده دقیقه شده بود و از بیکاری یه چُسه ناخونی که داشتمو سوهان میکشیدم که گوشیم زنگ خورد
فوری جواب دادم و گفتم:
_ چیشد؟؟ چیزی پیدا کردی؟؟
+ بعلههه ، پیچ اصلیشو یافتم
با ذوق گفتم:
_ وای جدی؟؟ خب بفرس برام زود باششش
+ غنچه عجب بدنی داره!! فک کنم مربی بدن سازیه ، نصف عکساش بدون پیراهنه
_ هوی سلیطه چشماتو درویش کن من رو آقامون حساسمااا
+ خب بابا جوگیر نشو ، بزار یبار بری باهاش بیرون بعد بگو آقامون ، فعلا نه به باره نه به دار
_ خا پیجشو بفرس بای
کیانا پیجشو که فرستاد رفتم توش و تمام عکساشو رصد کردم ، نصف عکسا تو باشگاه بود و درحال تمرین
تازه میتونستم خودمو درمقابلش تصور کنم!! من کجا و این کجا!! تو بغلش گم میشدم
فک کنم بازوش اندازه کمرم بود ، منم که ریزه میزه...
قشنگ که فضولیمو کردم گوشیمو زدم به شارژ و رفتم ببینم شام چی داریم
وارد آشپزخونه شدم که دیدم مامان داره سیب زمینی سرخ میکنه
_ آخ جوون شام سیب زمینی داریم؟؟
+ آره ، همراه با کتلت البته
_ اوف مرسی که عاشقتم
به سمت گاز رفتم و چند تا سیب زمینی از داخل ظرف برداشتم که مامان با کف گیر زد رو دستم
+ ناخونک نزن بچه
به حرفش توجهی نکردم و با اون یکی دستم چند تا سیب زمینی برداشتم و انداختم دهنم
۲.۰k
۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.