فرشته در باطن شیطان پارت ۵
فرشته در باطن شیطان پارت ۵
راوی:
که یهو صدای تیر اندازی کل مکان رو پر کرد چند تا نگهبانی که مین و جیمین اورده بودن دست به کار شدن و شروع کردن به تیر اندازی مین هم قایم شد و اون هم شروع به شلیک کرد جیمین هم دستای ا.ت که شک شده بود و کاری نمیتونست بکنه رو گرفت و برد پشت یه دیوار و دستاشو دوطرف ا.ت برد .
ویو جیمین :تیر اندازی شد مین رفت پشت دیوار و شروع کرد به شلیک کردن که چشمم به ا.ت افتاد که همینطوری وایستاده بود فهمیدم شک شده پس دستاشو گرفتم و بروم پشت دیوار و دو تا دستامو دو طرف بدنش گذاشتم و حواسم به بیرون بود که کسی به اینجا تیر نزنه صورتامون نزدیک هم بود و نفسامون بهم می خورد که باعث شد ا.ت خجالت بکشه و گونه هاش قرمز باشه .
ا.ت:هوی یالغوز برو اونطرف (اروم)
صورتمو به صورتش نزدیک تر کردم و اون صورتشو برو عجب تر و با لحن عصبی لب زدم
جیمین:یالغوز به من گفتی ن؟
ا.ت:پ ن پ با عمم بودم با تو بودم دیگه (با لحن اروم و جوری که سعی می کرد لباش به لبای جیمین نخوره )
از این حرفش عصبانی شدم و گفتم:
جیمین:اوکی مین ا.ت خودت خواستی
و لبامو رو لباش گذاشتم فقط برای ادیت کردن و خجالت زده کردنش وگرنه خودم میلی به این کار نداشتم که داشتم لباشو می خوردم
که........
بمانید در خمارییییی یاه یاه یاه
با اینکه شرطا نرسیده بود بازم گذاشتم دوستان من مریض شدم حال ندارم بزور دارم می نویسم قلب من و نشکنید یه کامنت گذاشتن و لایک کردم که کاری نداره نه لطفا با اون انگشتای خوشگلتون لایک بزنید و یه کامنت کوچولو بنویسید اصن بنوسید بعدی اصن قلب بزار فقط بزارید من گناه دارم دارم بزور می نویسم پس حمایت کنید جوون من 😔
شرط
لایک :۶
کامنت:۳تا دوستان خواهش می کنم تکراری نزارید مرسی ❤️
راوی:
که یهو صدای تیر اندازی کل مکان رو پر کرد چند تا نگهبانی که مین و جیمین اورده بودن دست به کار شدن و شروع کردن به تیر اندازی مین هم قایم شد و اون هم شروع به شلیک کرد جیمین هم دستای ا.ت که شک شده بود و کاری نمیتونست بکنه رو گرفت و برد پشت یه دیوار و دستاشو دوطرف ا.ت برد .
ویو جیمین :تیر اندازی شد مین رفت پشت دیوار و شروع کرد به شلیک کردن که چشمم به ا.ت افتاد که همینطوری وایستاده بود فهمیدم شک شده پس دستاشو گرفتم و بروم پشت دیوار و دو تا دستامو دو طرف بدنش گذاشتم و حواسم به بیرون بود که کسی به اینجا تیر نزنه صورتامون نزدیک هم بود و نفسامون بهم می خورد که باعث شد ا.ت خجالت بکشه و گونه هاش قرمز باشه .
ا.ت:هوی یالغوز برو اونطرف (اروم)
صورتمو به صورتش نزدیک تر کردم و اون صورتشو برو عجب تر و با لحن عصبی لب زدم
جیمین:یالغوز به من گفتی ن؟
ا.ت:پ ن پ با عمم بودم با تو بودم دیگه (با لحن اروم و جوری که سعی می کرد لباش به لبای جیمین نخوره )
از این حرفش عصبانی شدم و گفتم:
جیمین:اوکی مین ا.ت خودت خواستی
و لبامو رو لباش گذاشتم فقط برای ادیت کردن و خجالت زده کردنش وگرنه خودم میلی به این کار نداشتم که داشتم لباشو می خوردم
که........
بمانید در خمارییییی یاه یاه یاه
با اینکه شرطا نرسیده بود بازم گذاشتم دوستان من مریض شدم حال ندارم بزور دارم می نویسم قلب من و نشکنید یه کامنت گذاشتن و لایک کردم که کاری نداره نه لطفا با اون انگشتای خوشگلتون لایک بزنید و یه کامنت کوچولو بنویسید اصن بنوسید بعدی اصن قلب بزار فقط بزارید من گناه دارم دارم بزور می نویسم پس حمایت کنید جوون من 😔
شرط
لایک :۶
کامنت:۳تا دوستان خواهش می کنم تکراری نزارید مرسی ❤️
۵.۳k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.