خانه ات آباد ! مـارا خانه ویـران کرده ای
خانه ات آباد ! مـارا خانه ویـران کرده ای
خان و مانم را پراز اندوه طوفان کرده ای
خود،نشستی جای دنجی،بیخیال زخم ها
حـال داری میکنی هرجاکه ویران کرده ای
داده ایی این عمر را بر باد و داری میروی
خوب ! از آغــاز دیــدم فکر پایان کرده ای!
گرچه می دانم چــه کردی بادلم اما نشد
اه و نفرینت کنـــم ، دل را پریشـان کرده ای
ازخدا میخواهم اینرا بهترین سهمت شود
با همه ظلمی که درحقّـــم فراوان کرده ای!
خان و مانم را پراز اندوه طوفان کرده ای
خود،نشستی جای دنجی،بیخیال زخم ها
حـال داری میکنی هرجاکه ویران کرده ای
داده ایی این عمر را بر باد و داری میروی
خوب ! از آغــاز دیــدم فکر پایان کرده ای!
گرچه می دانم چــه کردی بادلم اما نشد
اه و نفرینت کنـــم ، دل را پریشـان کرده ای
ازخدا میخواهم اینرا بهترین سهمت شود
با همه ظلمی که درحقّـــم فراوان کرده ای!
۳۷۷
۲۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.