گفتم که عطش میکشدم درتب صحرا
گفتم که عطش میکشدم درتب صحرا
گفتی که مجوی آب و عطش باش سراپا
گفتم که نشانم بده گر چشمه ای آنجاست
گفتی چوشدی تشنه ترین
قلب تو دریاست
گفتم که در این راه کو نقطه آغاز
گفتی که تویی تو
خود پاسخ این راز
چون همسفر عشق شدی
مرد سفر باش
هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش
فکر خطر باش
اردلان_سرفراز
سلطان عشق_ داریوش♥️
گفتی که مجوی آب و عطش باش سراپا
گفتم که نشانم بده گر چشمه ای آنجاست
گفتی چوشدی تشنه ترین
قلب تو دریاست
گفتم که در این راه کو نقطه آغاز
گفتی که تویی تو
خود پاسخ این راز
چون همسفر عشق شدی
مرد سفر باش
هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش
فکر خطر باش
اردلان_سرفراز
سلطان عشق_ داریوش♥️
۳.۲k
۲۷ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.