عشق یا بردگی(پارت هشت)
&دارک شد حالا به یه نظری میرسیدید دیگه نهایت از پرورشگاه میاوردیدد
😑😑😑
&چتههههه حالا که نکردید واقعیم نیست ولی اگه بشه چی میشه باید کلی مسکن بخوری نمیری
امر دیگه
& ندارم فعلا مرخصی
خوبه من برم
&کجا؟ بشین بابا
*میشینی*
بیا نشست
& اگه بفهمن چی گفتم بهت میکشنم
مگه من بزارم
&تو لازم نیست بپری وسط
«سه ساعت بعد»
&بلخرهههه کار موهاتو صورتت تموم شد یه نگاه بنداز چه طور شد
عالیهههه
& اروم کر شدم خوش به حالت اصلا از این لباسا خوشم نمیاددددد لباسا به اون قشنگی گول خوردم امدم اینجا لباس خدمتکار تنم کردین
نه تو مال منییی
&خل شدی باز شما الان صاحب داری اوه یه چیزی یادمون رفت اکسسوری
عاااااا راست میگی
& خوب
*یه جعبه رو باز میکنه*
& این النگو با این گوش واره و این گردنبند
*گوش واره هارو عوض میکنه النگو رو دستت میکنه و گردنبندم میندازه گردنت*
&حالا درست شدی یک ساعت دیگه هم باید بریم
ممنون یه ساعت
&اره
من میترسم اتفاق بدی بیوفته
& من مراقبتم
*خودشم حاضر میشه*
& چه طور شدم؟
عالیییی کاوایییییی
&مرسیییی
*ریندو میاد تو*
ریندو: حاضرید خانوما
بله
_بیاید بریم پس دیر شد
باشه کیوکا بیا بریم
&ب.. بریم
*میشینید تو ماشین و حرکت میکنین*
ران: توکا حلقت دستته دیگه
۱ بله
_ خوبه من با کیوکا همه چیزو گفتم اونم کنار تو قرار داد دست ما داره تو مهمونی از کنارش جم نمیخوری ببینم با پسری حرف میزنن براتون گرون تموم میشه
باشه من حواسم جمعه
_ افرین انگار ادم خوبی انتخاب کردیم حرف گوش کنی
ممنون کیوکا گوشتو بیار کارت دارم
&بله خانوم
😑😑😑
&چتههههه حالا که نکردید واقعیم نیست ولی اگه بشه چی میشه باید کلی مسکن بخوری نمیری
امر دیگه
& ندارم فعلا مرخصی
خوبه من برم
&کجا؟ بشین بابا
*میشینی*
بیا نشست
& اگه بفهمن چی گفتم بهت میکشنم
مگه من بزارم
&تو لازم نیست بپری وسط
«سه ساعت بعد»
&بلخرهههه کار موهاتو صورتت تموم شد یه نگاه بنداز چه طور شد
عالیهههه
& اروم کر شدم خوش به حالت اصلا از این لباسا خوشم نمیاددددد لباسا به اون قشنگی گول خوردم امدم اینجا لباس خدمتکار تنم کردین
نه تو مال منییی
&خل شدی باز شما الان صاحب داری اوه یه چیزی یادمون رفت اکسسوری
عاااااا راست میگی
& خوب
*یه جعبه رو باز میکنه*
& این النگو با این گوش واره و این گردنبند
*گوش واره هارو عوض میکنه النگو رو دستت میکنه و گردنبندم میندازه گردنت*
&حالا درست شدی یک ساعت دیگه هم باید بریم
ممنون یه ساعت
&اره
من میترسم اتفاق بدی بیوفته
& من مراقبتم
*خودشم حاضر میشه*
& چه طور شدم؟
عالیییی کاوایییییی
&مرسیییی
*ریندو میاد تو*
ریندو: حاضرید خانوما
بله
_بیاید بریم پس دیر شد
باشه کیوکا بیا بریم
&ب.. بریم
*میشینید تو ماشین و حرکت میکنین*
ران: توکا حلقت دستته دیگه
۱ بله
_ خوبه من با کیوکا همه چیزو گفتم اونم کنار تو قرار داد دست ما داره تو مهمونی از کنارش جم نمیخوری ببینم با پسری حرف میزنن براتون گرون تموم میشه
باشه من حواسم جمعه
_ افرین انگار ادم خوبی انتخاب کردیم حرف گوش کنی
ممنون کیوکا گوشتو بیار کارت دارم
&بله خانوم
۶.۳k
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.