love is a killer
love is a killer
p.¹⁶
سوهو.عمارت تهیونگ.سئول.گنگنام
یهو دیدم اون عوضی شلیک کرد سمت ات اَه چرا باید این جوری بشه اونم وقتی تازه هم دیگه رو دیدیم آخه چرا چرا باید آلان الان باید چیکار کنم یهو ناخداگاه خودمو انداختم جلوی ات به هر حال من برادرشم باید ازش محافظت کنم ( نکشیمون جمونگ😐 )
ات . عمارت تهیونگ. گانگنام.
چشمام رو باز کردم که دیدم سوهو غرق خون افتاده رو زمین تا این صحنه رو دیدم انگار دنیا رو سرم خراب شده
رفتم سمتش و نشستم پیشش رو زمین
+هق چرا این کارو کردی هق هق
= تو تو خوبی ( با صدایی که از ته چاه میاد )
+ خودت تیر خوردی الان نگران منی هق هق
= من توریم نمیشه نگران ن..نباش
نویسنده گرامیتون .
به علت گشاد بودن براتون خلاصه میکنم الان آمبولانس اومد و سوهو رو بردن بیمارستان و پدر تهیونگ رو دست گیر کردن و بردن زندان و تهیونگ و ات رفتن بیمارستان و سوهو روم بردن اتاق عمل و ات و تهیونگ منتظرن دکتر بیاد بیرون .
تهیونگ . بیمارستان . ساعت ۱۲ شب
رسیدیم بیمارستان و سوهو رو بردن اتاق عمل و ما دم در اتاق عمل منتظر بودیم ات دم در وایسادی بود کاملا مشخص بود الانه که بغضش بترکه و بزنه زیر گریه اومد سمتم میخواست چیزی بگه که یهو بغضش ترکید و شروع کرد به گریه کردن سرش رو گذاشت رو سینم و به گریه کردن ادامه داد من که چشمام چهار تا شده بود و داشتم نگاهش میکردم که باصدای که از ته چاه میومد گفت
+ هق میشه هق همین جوری وایسی
- هوم
تقریبا ۲۰ دقیقه تو اون حالت بودیم
- ات
+.....
-ات
+........
دیدم خوابش رفته براید استایل بغلش کردم و بردمش سمت ماشین توی ماشین گذاشتمش و خودم رفتم داخل بیمارستان تقریبا یک ساعت منتظر موندم که دکتر اومد (علامت دکتر ¤ )
- دکتر حالشون چطوره
¤ خیلی متاسفم...
- منظورتون چیه(نسبتأ بلند)
p.¹⁶
سوهو.عمارت تهیونگ.سئول.گنگنام
یهو دیدم اون عوضی شلیک کرد سمت ات اَه چرا باید این جوری بشه اونم وقتی تازه هم دیگه رو دیدیم آخه چرا چرا باید آلان الان باید چیکار کنم یهو ناخداگاه خودمو انداختم جلوی ات به هر حال من برادرشم باید ازش محافظت کنم ( نکشیمون جمونگ😐 )
ات . عمارت تهیونگ. گانگنام.
چشمام رو باز کردم که دیدم سوهو غرق خون افتاده رو زمین تا این صحنه رو دیدم انگار دنیا رو سرم خراب شده
رفتم سمتش و نشستم پیشش رو زمین
+هق چرا این کارو کردی هق هق
= تو تو خوبی ( با صدایی که از ته چاه میاد )
+ خودت تیر خوردی الان نگران منی هق هق
= من توریم نمیشه نگران ن..نباش
نویسنده گرامیتون .
به علت گشاد بودن براتون خلاصه میکنم الان آمبولانس اومد و سوهو رو بردن بیمارستان و پدر تهیونگ رو دست گیر کردن و بردن زندان و تهیونگ و ات رفتن بیمارستان و سوهو روم بردن اتاق عمل و ات و تهیونگ منتظرن دکتر بیاد بیرون .
تهیونگ . بیمارستان . ساعت ۱۲ شب
رسیدیم بیمارستان و سوهو رو بردن اتاق عمل و ما دم در اتاق عمل منتظر بودیم ات دم در وایسادی بود کاملا مشخص بود الانه که بغضش بترکه و بزنه زیر گریه اومد سمتم میخواست چیزی بگه که یهو بغضش ترکید و شروع کرد به گریه کردن سرش رو گذاشت رو سینم و به گریه کردن ادامه داد من که چشمام چهار تا شده بود و داشتم نگاهش میکردم که باصدای که از ته چاه میومد گفت
+ هق میشه هق همین جوری وایسی
- هوم
تقریبا ۲۰ دقیقه تو اون حالت بودیم
- ات
+.....
-ات
+........
دیدم خوابش رفته براید استایل بغلش کردم و بردمش سمت ماشین توی ماشین گذاشتمش و خودم رفتم داخل بیمارستان تقریبا یک ساعت منتظر موندم که دکتر اومد (علامت دکتر ¤ )
- دکتر حالشون چطوره
¤ خیلی متاسفم...
- منظورتون چیه(نسبتأ بلند)
۱۰.۱k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.