قسمت دوم فیک
قسمت دوم فیک
لی جونگ سوک:ها!هیچی،قفط این دختره خیلی کراشه به اون نگاه میکردم همین.
چا اون ووک:عاشق شدی!؟(البته همین الان بگم که این رو به شوخی میگه.)
-امم اره!
-وات!؟اکیه داداش این دختره خواهر منه!
-واقعا!
-اره من به هر نحوه ایی که شده شما دوتا رو به هم میرسونم.
-خیلی خیلی ازت ممنونم.
دریریریریریریریریریری(این صدای زنگه.)
-خیله خب بیا فعلا بریم کلام من یه نقشه دارم.
-باشه بریم.
زنگ بعد
دا سام ووک:بیا بریم حیاط.(توجه❗در این داستا هر جا که دا سام ووک صحبت میکند با زبان اشاره است.)
ها یون ووک:باشه بیا بریم.
چا اون ووک:گوش کن نقشه اینه که...
من و ها یون داشتیم با هم حرف میزدیم که چا اون وقتی داشت میدوید خورد به من و من افتادم تو بغل جونگ سوک
دا سام ووک:اه ببخشید تقصیر من نبود، تقصیر چا اون بود واقعا معذرت میخوام.
جونگ سوک:چی؟
ها یون ووک:داره میگه که...
-اهان نه اشکالی نداره.(جونگ سوک اهان سرخ شده.)
-چرا سرخ شدی؟
-ها!من!هیچی!من کار دارم باید برم.خدا حافظ.
ادامه دارد...
لی جونگ سوک:ها!هیچی،قفط این دختره خیلی کراشه به اون نگاه میکردم همین.
چا اون ووک:عاشق شدی!؟(البته همین الان بگم که این رو به شوخی میگه.)
-امم اره!
-وات!؟اکیه داداش این دختره خواهر منه!
-واقعا!
-اره من به هر نحوه ایی که شده شما دوتا رو به هم میرسونم.
-خیلی خیلی ازت ممنونم.
دریریریریریریریریریری(این صدای زنگه.)
-خیله خب بیا فعلا بریم کلام من یه نقشه دارم.
-باشه بریم.
زنگ بعد
دا سام ووک:بیا بریم حیاط.(توجه❗در این داستا هر جا که دا سام ووک صحبت میکند با زبان اشاره است.)
ها یون ووک:باشه بیا بریم.
چا اون ووک:گوش کن نقشه اینه که...
من و ها یون داشتیم با هم حرف میزدیم که چا اون وقتی داشت میدوید خورد به من و من افتادم تو بغل جونگ سوک
دا سام ووک:اه ببخشید تقصیر من نبود، تقصیر چا اون بود واقعا معذرت میخوام.
جونگ سوک:چی؟
ها یون ووک:داره میگه که...
-اهان نه اشکالی نداره.(جونگ سوک اهان سرخ شده.)
-چرا سرخ شدی؟
-ها!من!هیچی!من کار دارم باید برم.خدا حافظ.
ادامه دارد...
۲.۳k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.