ا/ت:منو ببخش هق هققق کوکیییی
ا/ت:منو ببخش هق هققق کوکیییی
جونگ کوک:باشه باشه گریه نکن
سرش رو اوردم بالا کل صورتش خیس بود به لبش نگاه کردم خیس بود بعد اینکه گریش بند اومد تونست نفس بگیره بدون مکس لبم رو روی لب خیسش گذاشتم دستم رو روی کمرش داشتم آروم رفتیم بین درختا چسبوندمش به دیوار لبش رو آروم وبا مکس میخوردم بعد از یک دقیقه ولش کردم ک دیدم چشماش بستس
جونگ کوک:چیه خوشت اومد؟؟
ا/ت:کوکی دوست دارم
جونگ کوک: باور نمیشد این رو گفت اینبار خودش یقه لباسم رو گرفت و لبش رو روی لبم گذاشت
ا/ت:بعد اینکار بدنم شروع کرد به مورمور شدن
جونگ کوک: چشمام رو باز کردم دیدم کلا تغیر کرده میدونستم اینجوری میشه و منم خوب مثل جیمین شدم
ا/ت: لبم رو برداشتم ک صدای بلندی داد جونگ کوک دوست دارم دوست دارم دوست دارممم
جونگ کوک: رفتم دم گوشش آروم لبزدم ولی من عاشقتم حرف رو جوری زدم ک لاله گوشش زیر لبم بود دستش رو گذاشت روی شونم هلم داد عقب بخاطره یه دفعه ای بودم تکون خوردم فرار کرد از دستم این می دوئید منم پشتش از پله ها جفتمون دوتا سه تا میرفتیم بالا ک رسید به در اتاق میخواست ببنده ک من زودتر رسیدم و رفتمتو خودم درو اتاق رو بستم قفلش کردم
ا/ت:جونگ کوک شوخی نکن عزیزم
جونگ کوک: رفتم سمتش ک افتاد روی تخت قبل از تکون خوردنش رفتم روش دستش رو بالای سرش بستم روش نشسته بودم
فک کردی میزارم در بری؟؟
ا/ت: توهم فک کردی من میزارم به چیزی ک میخوای برسی؟؟
جونگکوک: هن؟
ا/ت: سریع جام رو باهاش عوض کردم چون روی نشسته بود پاهاش رفت دور کمرو وای بازشون کرد ک افتاد روی تخت حالا من روش دراز کشیده بودم
پسره دیوونه کور خوندی😂
از روش پاشدم ک جامون رو درست کردیم رفتم توی رخت خواب ک از پشت بغلم کرد
اخ ولم کن
جونگ کوک: توهم کور خوندی🤣
پارت چهارم فصلدوم🥺☀
جونگ کوک:باشه باشه گریه نکن
سرش رو اوردم بالا کل صورتش خیس بود به لبش نگاه کردم خیس بود بعد اینکه گریش بند اومد تونست نفس بگیره بدون مکس لبم رو روی لب خیسش گذاشتم دستم رو روی کمرش داشتم آروم رفتیم بین درختا چسبوندمش به دیوار لبش رو آروم وبا مکس میخوردم بعد از یک دقیقه ولش کردم ک دیدم چشماش بستس
جونگ کوک:چیه خوشت اومد؟؟
ا/ت:کوکی دوست دارم
جونگ کوک: باور نمیشد این رو گفت اینبار خودش یقه لباسم رو گرفت و لبش رو روی لبم گذاشت
ا/ت:بعد اینکار بدنم شروع کرد به مورمور شدن
جونگ کوک: چشمام رو باز کردم دیدم کلا تغیر کرده میدونستم اینجوری میشه و منم خوب مثل جیمین شدم
ا/ت: لبم رو برداشتم ک صدای بلندی داد جونگ کوک دوست دارم دوست دارم دوست دارممم
جونگ کوک: رفتم دم گوشش آروم لبزدم ولی من عاشقتم حرف رو جوری زدم ک لاله گوشش زیر لبم بود دستش رو گذاشت روی شونم هلم داد عقب بخاطره یه دفعه ای بودم تکون خوردم فرار کرد از دستم این می دوئید منم پشتش از پله ها جفتمون دوتا سه تا میرفتیم بالا ک رسید به در اتاق میخواست ببنده ک من زودتر رسیدم و رفتمتو خودم درو اتاق رو بستم قفلش کردم
ا/ت:جونگ کوک شوخی نکن عزیزم
جونگ کوک: رفتم سمتش ک افتاد روی تخت قبل از تکون خوردنش رفتم روش دستش رو بالای سرش بستم روش نشسته بودم
فک کردی میزارم در بری؟؟
ا/ت: توهم فک کردی من میزارم به چیزی ک میخوای برسی؟؟
جونگکوک: هن؟
ا/ت: سریع جام رو باهاش عوض کردم چون روی نشسته بود پاهاش رفت دور کمرو وای بازشون کرد ک افتاد روی تخت حالا من روش دراز کشیده بودم
پسره دیوونه کور خوندی😂
از روش پاشدم ک جامون رو درست کردیم رفتم توی رخت خواب ک از پشت بغلم کرد
اخ ولم کن
جونگ کوک: توهم کور خوندی🤣
پارت چهارم فصلدوم🥺☀
۱۷.۰k
۱۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.