PART ²³
𝑺𝒕𝒊𝒍𝒍 𝒘𝒊𝒕𝒉 𝒚𝒐𝒖
"کمپانی"
مدیر کیم: لازم نبود همتون بیاید.
نامجون: خب چی شده حالا
مدیر کیم: چیزی نشده ، فقط جونگکوک به یه برنامه تلوزیونی دعوت شده
جونگکوک: برنامه تلوزیونی؟
مدیر کیم: آره ، اممم فک کنم برای هفته دیگه باشه.
جونگکوک: حتما باید برم؟
مدیر کیم: بله باید بری
جونگکوک: خب حالا موضوع برنامه چیه؟
مدیر کیم: خب نمیدونم بهمون نگفتن
جونگکوک: اییشش ، باشه
مدیر کیم: خب اگه بخواید میتونید که برید.
راوی: بعد از خدافظی از اتاق بیرون اومدن و رفتن سمت خونه.
جونگکوک: آخه برنامه تلوزیونی چه کوفتی بود دیگه ، اصن چرا من باید برم اونم تنها
۱ دقیقه بعد...
جونگکوک: اییشششش نمیخوام بررم
۲ دقیقه بعد...
جونگکوک: من امادگیشو نداااارررم ، خدااااا
۱ دقیقه بعد...
جونگکوک: آخه...
جیمین: بخدا یه کلمه دیگه حرف بزنی فَکِتو میارم پایین.
جونگکوک: چرا خشونت وقتی میتونیم با صحبت حلش کنیم؟
جیمین: آفرین پس ساکت باش عزیزم.
جونگکوک: نمیخوااااام بررررم
نامجون ، جیمین ، هوسوک ، تهیونگ: جونگکوکک
جونگکوک: ببخشید🙂
◆◇◇◇◇◇◇◇◆
ا/ت ویو: تازه از بیمارستان رسیدیم خونه که گوشیم زنگ خورد. یه نگا به صفحش انداختم ، عه سوهو؟
ا/ت: الو ، سلام
سوهو: سلام نونا روبه راهی؟
ا/ت: اوهوم ، تو خوبی؟
سوهو: مرسی بد نیستم ، برات یه خبر دارم دختر
ا/ت: چی شده؟
سوهو: به یه برنامه تلوزیونی دعوت شدی
ا/ت: برنامه تلوزیونی؟
سوهو: آره ، از کمپانیای دیگه ام هستن
ا/ت: واقعا ، کدوم کمپانیا؟
سوهو: راستش اینا رو بهمون نگفتن ولی تو رو دعوت کردن ، میری دیگه؟
ا/ت: نمیدونم
سوهو: نمیدونم چیه باید بری
ا/ت: خب پس چرا میپرسی
سوهو: معذرت میخوام .... زمانشم هفته دیگَس
ا/ت: هوووف .... اوکی
سوهو: فعلا خدافظ
ا/ت: خدافظ
•ادامه دارد•
▪︎همیشه با تو▪︎
"کمپانی"
مدیر کیم: لازم نبود همتون بیاید.
نامجون: خب چی شده حالا
مدیر کیم: چیزی نشده ، فقط جونگکوک به یه برنامه تلوزیونی دعوت شده
جونگکوک: برنامه تلوزیونی؟
مدیر کیم: آره ، اممم فک کنم برای هفته دیگه باشه.
جونگکوک: حتما باید برم؟
مدیر کیم: بله باید بری
جونگکوک: خب حالا موضوع برنامه چیه؟
مدیر کیم: خب نمیدونم بهمون نگفتن
جونگکوک: اییشش ، باشه
مدیر کیم: خب اگه بخواید میتونید که برید.
راوی: بعد از خدافظی از اتاق بیرون اومدن و رفتن سمت خونه.
جونگکوک: آخه برنامه تلوزیونی چه کوفتی بود دیگه ، اصن چرا من باید برم اونم تنها
۱ دقیقه بعد...
جونگکوک: اییشششش نمیخوام بررم
۲ دقیقه بعد...
جونگکوک: من امادگیشو نداااارررم ، خدااااا
۱ دقیقه بعد...
جونگکوک: آخه...
جیمین: بخدا یه کلمه دیگه حرف بزنی فَکِتو میارم پایین.
جونگکوک: چرا خشونت وقتی میتونیم با صحبت حلش کنیم؟
جیمین: آفرین پس ساکت باش عزیزم.
جونگکوک: نمیخوااااام بررررم
نامجون ، جیمین ، هوسوک ، تهیونگ: جونگکوکک
جونگکوک: ببخشید🙂
◆◇◇◇◇◇◇◇◆
ا/ت ویو: تازه از بیمارستان رسیدیم خونه که گوشیم زنگ خورد. یه نگا به صفحش انداختم ، عه سوهو؟
ا/ت: الو ، سلام
سوهو: سلام نونا روبه راهی؟
ا/ت: اوهوم ، تو خوبی؟
سوهو: مرسی بد نیستم ، برات یه خبر دارم دختر
ا/ت: چی شده؟
سوهو: به یه برنامه تلوزیونی دعوت شدی
ا/ت: برنامه تلوزیونی؟
سوهو: آره ، از کمپانیای دیگه ام هستن
ا/ت: واقعا ، کدوم کمپانیا؟
سوهو: راستش اینا رو بهمون نگفتن ولی تو رو دعوت کردن ، میری دیگه؟
ا/ت: نمیدونم
سوهو: نمیدونم چیه باید بری
ا/ت: خب پس چرا میپرسی
سوهو: معذرت میخوام .... زمانشم هفته دیگَس
ا/ت: هوووف .... اوکی
سوهو: فعلا خدافظ
ا/ت: خدافظ
•ادامه دارد•
▪︎همیشه با تو▪︎
۱۸.۰k
۲۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.