پارت :7 🫶🏻💜
پارت :7 🫶🏻💜
.
.
براید استایل سمت در خونه بردم در رو خدمتکار ها باز کردن در عمارت رپ باز کردن و رفتم داخل مادر اومد و پدرم هم اومد و با دیدن من و ات در بغلم لبخندی زدن و مادر گفت
م،ج:سلام ..اتاقش رو آماده آخی خوابیده ببرش تو اتاقش
جیمین : سلام ... باشه
و بعد بردمش و روی تخت گذاشتم ..
ویو مادر و پدر جیمین
وقتی ات رو در بغل جیمین دیدیم عشق را در نگاه جیمین دیدم خیلی ات خوشگل بود
ویو ات
با سرد دردی بیدار شدم روی یه تخت بودم هنوز درست نمیدیدم رفتم دستشویی خصوصی اتاق و دست و صورتم رو شستم و.....
....ادامه دارد
ادامه پارت:7🫶🏻💜
.
.
دست و صورتمو شستم و کار های لازم رو انجام دادم و از دسشویی بیرون اومدم یه لباس برداشتم تا بپوشم تا میخواستم بپوشم جیمین اومد داخل اتاق و من جیغ زدم
ات :جیییییییغغغغغغغغ(صدای جیغ رو بلد نیستم )
جیمین بعد یکم دید زدن سریع از اتاق بیرون میره (البته ات لباس زیر و شلوار پاش بود پس منحرف نباشین😑)
و ات لباس رو میپوشه و یه فهش به جیمین میده (جدی نگیرین فیکه)
(لباسی که ات پوشید میزارم و لباس جیمین)
و بعد به در رو دیوار اتاق نگاه میکنه
اتاق با تم یاسی و سفید که معلوم بود برای ات ساخته شده تخت دونفره بزگ. با رو تختی فید و قلب های یاسی اتاق بزرگی بود دستشویی و حمام شخصی در اتاق داشت و دیوار ها اتاق سفید بود ات عاشق رنگ یاسی بود کمد بزرگ که پر لباس هایی که ات خریده بود هست و یه چند دس لباس جدید میز لوازم آرایشی با یه آینه ی قدی که لوازم آرایشی های لوکس و گرون روش صف داده شده بود و بعد از دید زدن ات از اتاق بیرون اومد و با یه عمارت طلایی و زیبا مواجه شد که ات طبقه دوم عمارت که نمیشه بهش گفت عمارت یه پنتهاوس بود همه جا با چیدمان های زیبا و ارزشمند بود از پله ها پایین میره و روی پله وسط وایمیسه و به دور و اطراف خودش نگاه میکنه جیمین و پدر و مادرش رو میبینه که دارن بهش نگاه میکنن که جیمین نگاهش رو از روی ات برنمیداره
ویو جیمین
.....ادامه دارد
دستم شکست 😂
بریم پارت بعد
.
.
براید استایل سمت در خونه بردم در رو خدمتکار ها باز کردن در عمارت رپ باز کردن و رفتم داخل مادر اومد و پدرم هم اومد و با دیدن من و ات در بغلم لبخندی زدن و مادر گفت
م،ج:سلام ..اتاقش رو آماده آخی خوابیده ببرش تو اتاقش
جیمین : سلام ... باشه
و بعد بردمش و روی تخت گذاشتم ..
ویو مادر و پدر جیمین
وقتی ات رو در بغل جیمین دیدیم عشق را در نگاه جیمین دیدم خیلی ات خوشگل بود
ویو ات
با سرد دردی بیدار شدم روی یه تخت بودم هنوز درست نمیدیدم رفتم دستشویی خصوصی اتاق و دست و صورتم رو شستم و.....
....ادامه دارد
ادامه پارت:7🫶🏻💜
.
.
دست و صورتمو شستم و کار های لازم رو انجام دادم و از دسشویی بیرون اومدم یه لباس برداشتم تا بپوشم تا میخواستم بپوشم جیمین اومد داخل اتاق و من جیغ زدم
ات :جیییییییغغغغغغغغ(صدای جیغ رو بلد نیستم )
جیمین بعد یکم دید زدن سریع از اتاق بیرون میره (البته ات لباس زیر و شلوار پاش بود پس منحرف نباشین😑)
و ات لباس رو میپوشه و یه فهش به جیمین میده (جدی نگیرین فیکه)
(لباسی که ات پوشید میزارم و لباس جیمین)
و بعد به در رو دیوار اتاق نگاه میکنه
اتاق با تم یاسی و سفید که معلوم بود برای ات ساخته شده تخت دونفره بزگ. با رو تختی فید و قلب های یاسی اتاق بزرگی بود دستشویی و حمام شخصی در اتاق داشت و دیوار ها اتاق سفید بود ات عاشق رنگ یاسی بود کمد بزرگ که پر لباس هایی که ات خریده بود هست و یه چند دس لباس جدید میز لوازم آرایشی با یه آینه ی قدی که لوازم آرایشی های لوکس و گرون روش صف داده شده بود و بعد از دید زدن ات از اتاق بیرون اومد و با یه عمارت طلایی و زیبا مواجه شد که ات طبقه دوم عمارت که نمیشه بهش گفت عمارت یه پنتهاوس بود همه جا با چیدمان های زیبا و ارزشمند بود از پله ها پایین میره و روی پله وسط وایمیسه و به دور و اطراف خودش نگاه میکنه جیمین و پدر و مادرش رو میبینه که دارن بهش نگاه میکنن که جیمین نگاهش رو از روی ات برنمیداره
ویو جیمین
.....ادامه دارد
دستم شکست 😂
بریم پارت بعد
۶۰۹
۰۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.