من فقط یه فن گرل بودم(:💜《5》
*فردا صبح*
میساکی:
از خواب بلند شدم سریع کارای لازم رو انجام دادم لباسام رو
پوشیدم ولی نه یه چیزی کمه
هععععیییی
باز جورابم گم شد هوووف
"بعد از یک ساعت دنبال جوراب گشتن"
کلید و گوشی رو برداشتم یه تاکسی گرفتم و بهش آدرس رو دادم وقتی رفتم اونجا یه دفتر معمولی بود.....
شاید میخوان جلب توجه نکنن واگرنه که....
هوف بیخیال به من چه اصن،
داخل دفتر شدم در زدم
=بفرمایید
(از این به بعد میساکی رو با M نشون میدم)
M:سلام.ببخشید من دیروز........
=بله یادمه بشینید لطفا.
M:ممنون
=قهوه یا ابمیوه؟
M:اممم اگه میشه یه لیوان آب
=اوه بله حتما
=خب بر اساس چیزی که دیروز گقته شد شما قراره یک هفته داخل خوابگاه بی تی اس زندگی کنید!تو این یک هفته نباید از اعضا فیلم یا عکس بگیرید یا آدرس رو جایی
بگید البته ما بعد برنامه آدرس رو عوض میکنیم اما به هر حال......
M:بله کاملا متوجهم.
=خوبه.خب این آدرس خوابگاه فردا ۵ صبح اونجا باشید با وسایل تون.
M:ممنون فقط یک سوال
=بفرمایید...
M:ایده ی این جایزه از کی بود؟
=راستش جیهوپ اون دوست داشت روزمره ارمی رو ببینه
M:بله ممنون
از دفتر خارج شدم واااااای خیلی خوشحالم.......
*فردا صبح*
از خواب بلند شدم حموم رفتم بلاخره باید تمیز باشم دیگه😂
واااای دیوونه شدم به خودمم میخندم لباس پوشیدم(اسلاید 2)و راه افتادم
بعد از یک ساعت رسیدم*_*
تقریبا بیرون شهر و خلوت بود اعضا رو دیدم و به همه سلام کردم باهم داخل شدیم.
=(این= استفه)
=خب باید بگم نامجون و جین هم اتاق،جیهوپ و شوگا
هم اتاق،وی و جیمین هم اتاق،جونگکوک و خانم پارک هم اتاق.
نهههههههه
امکاااااااااان نداااااااااااره
مننننننن
با کووووووووک
هممممم اتااااااااااااق؟
نههههههههههههه
جیهوپ:یاااااااااااا این انصاف نیست،این کار ایده من بود
آرمی با کوک هم اتاق بشه؟؟؟؟🧐🤨
کوکی:یااااااااا هیونگ لجباز نباش من پسر خوش شانسیم
جین:هی تمومش کنبد بیاید به جای دعوا به منه هندسام نگاه کنید😎
اعضا:
میساکی:🤩
=خب بسه برید استراحت خسته اید.
با جونگ کوک به سمت اتاق رفتیم
کوکی:ام خب اون تخت لب پنجره مال تو اون که کنار کمده مال من
M:اوکی.م....مم...من یکم استراحت میکنم.
کوکی:باشه آرمی...منم..... وایسا اسمت چیه من همش آرمی صدات میکنم؟
M:میساکی(:
کوکی:چه اسم قشنگی.خب میساکی من میرم دوش میگیرم
M:باشه اوپاااااا(:
M:
نههههه
نهههه
هیولای آدم خوار منو نخورید
با وحشت از خواب پریدم
اخییییش که خواب بود بلند شدم آب بخودم هنوز چشمام تار میدید که محکم به کسی خوردم............
"من قرار بود توی اتاق کنار اون بخوابم؟ آرمی که حالا فهمیدم اسمش میساکیه یعنی شکوفه ی زیبا به نظر من
که واقعا شبیه شکوفه ی زیباست"
_جئون جونگکوک
پایان پارت《5》
نویسنده:
KIM_ISOMY
کپی ممنوع🚫🚫🚫🚫
میساکی:
از خواب بلند شدم سریع کارای لازم رو انجام دادم لباسام رو
پوشیدم ولی نه یه چیزی کمه
هععععیییی
باز جورابم گم شد هوووف
"بعد از یک ساعت دنبال جوراب گشتن"
کلید و گوشی رو برداشتم یه تاکسی گرفتم و بهش آدرس رو دادم وقتی رفتم اونجا یه دفتر معمولی بود.....
شاید میخوان جلب توجه نکنن واگرنه که....
هوف بیخیال به من چه اصن،
داخل دفتر شدم در زدم
=بفرمایید
(از این به بعد میساکی رو با M نشون میدم)
M:سلام.ببخشید من دیروز........
=بله یادمه بشینید لطفا.
M:ممنون
=قهوه یا ابمیوه؟
M:اممم اگه میشه یه لیوان آب
=اوه بله حتما
=خب بر اساس چیزی که دیروز گقته شد شما قراره یک هفته داخل خوابگاه بی تی اس زندگی کنید!تو این یک هفته نباید از اعضا فیلم یا عکس بگیرید یا آدرس رو جایی
بگید البته ما بعد برنامه آدرس رو عوض میکنیم اما به هر حال......
M:بله کاملا متوجهم.
=خوبه.خب این آدرس خوابگاه فردا ۵ صبح اونجا باشید با وسایل تون.
M:ممنون فقط یک سوال
=بفرمایید...
M:ایده ی این جایزه از کی بود؟
=راستش جیهوپ اون دوست داشت روزمره ارمی رو ببینه
M:بله ممنون
از دفتر خارج شدم واااااای خیلی خوشحالم.......
*فردا صبح*
از خواب بلند شدم حموم رفتم بلاخره باید تمیز باشم دیگه😂
واااای دیوونه شدم به خودمم میخندم لباس پوشیدم(اسلاید 2)و راه افتادم
بعد از یک ساعت رسیدم*_*
تقریبا بیرون شهر و خلوت بود اعضا رو دیدم و به همه سلام کردم باهم داخل شدیم.
=(این= استفه)
=خب باید بگم نامجون و جین هم اتاق،جیهوپ و شوگا
هم اتاق،وی و جیمین هم اتاق،جونگکوک و خانم پارک هم اتاق.
نهههههههه
امکاااااااااان نداااااااااااره
مننننننن
با کووووووووک
هممممم اتااااااااااااق؟
نههههههههههههه
جیهوپ:یاااااااااااا این انصاف نیست،این کار ایده من بود
آرمی با کوک هم اتاق بشه؟؟؟؟🧐🤨
کوکی:یااااااااا هیونگ لجباز نباش من پسر خوش شانسیم
جین:هی تمومش کنبد بیاید به جای دعوا به منه هندسام نگاه کنید😎
اعضا:
میساکی:🤩
=خب بسه برید استراحت خسته اید.
با جونگ کوک به سمت اتاق رفتیم
کوکی:ام خب اون تخت لب پنجره مال تو اون که کنار کمده مال من
M:اوکی.م....مم...من یکم استراحت میکنم.
کوکی:باشه آرمی...منم..... وایسا اسمت چیه من همش آرمی صدات میکنم؟
M:میساکی(:
کوکی:چه اسم قشنگی.خب میساکی من میرم دوش میگیرم
M:باشه اوپاااااا(:
M:
نههههه
نهههه
هیولای آدم خوار منو نخورید
با وحشت از خواب پریدم
اخییییش که خواب بود بلند شدم آب بخودم هنوز چشمام تار میدید که محکم به کسی خوردم............
"من قرار بود توی اتاق کنار اون بخوابم؟ آرمی که حالا فهمیدم اسمش میساکیه یعنی شکوفه ی زیبا به نظر من
که واقعا شبیه شکوفه ی زیباست"
_جئون جونگکوک
پایان پارت《5》
نویسنده:
KIM_ISOMY
کپی ممنوع🚫🚫🚫🚫
۱۲.۶k
۱۳ بهمن ۱۴۰۱