p1
p1
ا.ت ویو
با زنگ گوشیم بلند شدم
مثل همیشه مامانم سره کار بود
رفتم دستشویی و صبحونه خوردم
بعد هم لباسامو پوشیدم و کمی خوشگل کردم (آرایش کرد😑)
تا مدرسه خیلی طول میکشه پس با دوچرخه میرم
رفتم داخل حیاط دنبال میا میگشتم
که چشمام بسته شد
+ عاع میا تویی
= اره
+ همش اینکارو میکنی دیگه عادی شده برام
= میخوای بخوا نمیخوای هم باید بخوای
+ بریم سر کلاس
نشسته بودیم تا معلم بیاد
! سلام بچه امیدوارم روز خوبی باشه
بریم سراغ درس کتاب ریاضی باز کنید
پرش به بعد مدرسه
داشتم با دوچرخه میرفتم که یادم اومد باید میرفتم اول سوپر مارکت شیر و نودل میگرفتم چون مامانم امروز سرش شلوغ بود و بهم گفت که شاید نیاد
اره دیگه دوچرخه مو گذاشتم رفتم اونور خیابون چون نمی شد با دوچرخه رفت مثل حیوون رانندگی میکنن
خرید کردم و بله باید وایسم تا نوبت عابر بشه
منتظر بودم که دیدم یه اردک زیر پامه
پاهاش و له کرده بودم
+ وای معذرت میخوام اردک کوچولو
ذهن جیمین: ببند اگه میتونستم حرف بزنم پاره ات میکردم حیف اینجا شلوغه
بلندش کردم و دستم گرفتمش
بعد رفتم اونور خیابون
گذاشتمش تو سبد دوچرخه ام و رفتم به سمت خونه
.....
ا.ت ویو
با زنگ گوشیم بلند شدم
مثل همیشه مامانم سره کار بود
رفتم دستشویی و صبحونه خوردم
بعد هم لباسامو پوشیدم و کمی خوشگل کردم (آرایش کرد😑)
تا مدرسه خیلی طول میکشه پس با دوچرخه میرم
رفتم داخل حیاط دنبال میا میگشتم
که چشمام بسته شد
+ عاع میا تویی
= اره
+ همش اینکارو میکنی دیگه عادی شده برام
= میخوای بخوا نمیخوای هم باید بخوای
+ بریم سر کلاس
نشسته بودیم تا معلم بیاد
! سلام بچه امیدوارم روز خوبی باشه
بریم سراغ درس کتاب ریاضی باز کنید
پرش به بعد مدرسه
داشتم با دوچرخه میرفتم که یادم اومد باید میرفتم اول سوپر مارکت شیر و نودل میگرفتم چون مامانم امروز سرش شلوغ بود و بهم گفت که شاید نیاد
اره دیگه دوچرخه مو گذاشتم رفتم اونور خیابون چون نمی شد با دوچرخه رفت مثل حیوون رانندگی میکنن
خرید کردم و بله باید وایسم تا نوبت عابر بشه
منتظر بودم که دیدم یه اردک زیر پامه
پاهاش و له کرده بودم
+ وای معذرت میخوام اردک کوچولو
ذهن جیمین: ببند اگه میتونستم حرف بزنم پاره ات میکردم حیف اینجا شلوغه
بلندش کردم و دستم گرفتمش
بعد رفتم اونور خیابون
گذاشتمش تو سبد دوچرخه ام و رفتم به سمت خونه
.....
۳.۴k
۰۴ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.