بعد چند مین مامانم اینا اومدن
بعد چند مین مامانم اینا اومدن
♡سلام
+سلام من میرم تو اتاقم
♡باش
ویو تهیونگ
ات رفت تو اتاقش منم بتری شراب با دو تا جام بردم تو اتاقش ولی تو اتاق نبود رفتم تو تراس اونجا نشیته بود
+تهیونگ
_هوم
+منم خیلی بت علاقه پیدا کردم
_میهوای کلا از اینجا دور باشیم
+اوم
_خب فردا به مامانت بگو یه چند وفتی میخوام برم خونه دوستم بمونم
+خب حالا کجا میریم
_میریم هاوایی
+باش
پرش زمان به فردا صب
ویو ات
با الارم گوشی از خواب بیدار شدم رفتم دستشویی کارای لازمو انجام دادم و لباس پوشیدم (عکسشو میزارم ) و یه یاک کوچیک اماده کردم و رفتم پایین
+سلام
♡سلام جایی میخوای بری
+اره یه چند روزی هونه دوستم میمونم
♡خب خوبه برو خش بگذرع
+ممنون خدافظ
ویو تهیونگ
انگار ات داشت با مامانش صحبت میکرد منم بیرون تو ماشین منتظرش بودم که اومد
+سلام
_سلام بیبی
+بریم
_بریم
خب راه اوفتادیم سمت فرود گاه و بعد چند ساعت رسیدیم
و هتل گرفته بودیم رفتیم داخل هتل
+خب تهیونگ کلید اتاق منو بده
_چی اتاقامون یکین
+یعنی منو تو تویه اتاق بخوابیم
_ارع
♡سلام
+سلام من میرم تو اتاقم
♡باش
ویو تهیونگ
ات رفت تو اتاقش منم بتری شراب با دو تا جام بردم تو اتاقش ولی تو اتاق نبود رفتم تو تراس اونجا نشیته بود
+تهیونگ
_هوم
+منم خیلی بت علاقه پیدا کردم
_میهوای کلا از اینجا دور باشیم
+اوم
_خب فردا به مامانت بگو یه چند وفتی میخوام برم خونه دوستم بمونم
+خب حالا کجا میریم
_میریم هاوایی
+باش
پرش زمان به فردا صب
ویو ات
با الارم گوشی از خواب بیدار شدم رفتم دستشویی کارای لازمو انجام دادم و لباس پوشیدم (عکسشو میزارم ) و یه یاک کوچیک اماده کردم و رفتم پایین
+سلام
♡سلام جایی میخوای بری
+اره یه چند روزی هونه دوستم میمونم
♡خب خوبه برو خش بگذرع
+ممنون خدافظ
ویو تهیونگ
انگار ات داشت با مامانش صحبت میکرد منم بیرون تو ماشین منتظرش بودم که اومد
+سلام
_سلام بیبی
+بریم
_بریم
خب راه اوفتادیم سمت فرود گاه و بعد چند ساعت رسیدیم
و هتل گرفته بودیم رفتیم داخل هتل
+خب تهیونگ کلید اتاق منو بده
_چی اتاقامون یکین
+یعنی منو تو تویه اتاق بخوابیم
_ارع
۵.۷k
۳۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.