وقتی جفتشون عاشق یه دختر میشن p¹⁹
ا.ت دست چپش رو روی موهای تهیونگ و دست راستش رو روی کمر تهیونگ نوازش وار کشید
تهیونگ دستش رو دور کمر ا.ت حلقه کرد و مثل قبل ا.ت رو توی بغلش گرفت
تهیونگ مثل اول پاهای ا.ت رو دور کمرش قرار دادو محکم ا.ت رو بغل کرد: توت فرنگیم! محکم بغلم کن تا حرکت کنیم!
ا.ت دستاش رو دور گردن تهیونگ حلقه کرد و گردن تهیونگ رو بوسید
تهیونگ دستش رو روی کمر ا.ت کشید :هی هی هی هی ا.ت! دیوونم نکن! میدونی که دیگه نمیتونم تحمل کنم!
حس شیطنت ا.ت به وجود اومده بود
ا.ت بوسه های محکمی روی گردن تهیونگ میکاشت که باعث ناله های از سر خوشحالی تهیونگ شد
تهیونگ ا.ت رو از بغلش پایین آورد و. دو طرف کمر ا.ت رو گرفت
تهیونگ لب های داغ و تشنه اش رو به لب های ا.ت رسوند و آروم می بوسید
تهیونگ دستش رو روی کمر گذاشت و به خودش فشرد
تهیونگ لب پایین ا.ت رو سطحی بوسید و ازش جدا شد: گفته بودم دیوونم نکن!
ا.ت سرش رو به معنی بی توجهی به طرفی چرخوند که با موتور تهیونگ مواجه شد: تهیونگییی! موتورتتتتت!!!
تهیونگ و ا.ت بدون اراده به سمت موتور دوییدن
تهیونگ بعد از رسیدن به موتور بدون توقف ا.ت رو روی موتور گذاشت و کلاه کاسکت صورتی رنگ رو روی سر ا.ت گذاشت
تهیونگ بعد از بستن بندهای کلاه کاسکت ا.ت کلاه مشکی رنگ خودش رو روی سرش گذاشت و سوار موتور شد
تهیونگ آخرین بند کلاه رو بست و موتور رو روشن کرد: خبببببب....الان کجا بریم مادامِ من ؟؟؟
ا.ت از شدت خستگی سرش رو روی شونه تهیونگ گذاشت و گفت: میشه فقط بریم خونه؟؟
تهیونگ موتور رو کمی حرکت داد و جواب داد: حتما مادمازلِ من.....
خب گایززززززززززز
اینم پارت ۱۹
فردا هم ۲,,۳ تا پارت میزارم
تهیونگ دستش رو دور کمر ا.ت حلقه کرد و مثل قبل ا.ت رو توی بغلش گرفت
تهیونگ مثل اول پاهای ا.ت رو دور کمرش قرار دادو محکم ا.ت رو بغل کرد: توت فرنگیم! محکم بغلم کن تا حرکت کنیم!
ا.ت دستاش رو دور گردن تهیونگ حلقه کرد و گردن تهیونگ رو بوسید
تهیونگ دستش رو روی کمر ا.ت کشید :هی هی هی هی ا.ت! دیوونم نکن! میدونی که دیگه نمیتونم تحمل کنم!
حس شیطنت ا.ت به وجود اومده بود
ا.ت بوسه های محکمی روی گردن تهیونگ میکاشت که باعث ناله های از سر خوشحالی تهیونگ شد
تهیونگ ا.ت رو از بغلش پایین آورد و. دو طرف کمر ا.ت رو گرفت
تهیونگ لب های داغ و تشنه اش رو به لب های ا.ت رسوند و آروم می بوسید
تهیونگ دستش رو روی کمر گذاشت و به خودش فشرد
تهیونگ لب پایین ا.ت رو سطحی بوسید و ازش جدا شد: گفته بودم دیوونم نکن!
ا.ت سرش رو به معنی بی توجهی به طرفی چرخوند که با موتور تهیونگ مواجه شد: تهیونگییی! موتورتتتتت!!!
تهیونگ و ا.ت بدون اراده به سمت موتور دوییدن
تهیونگ بعد از رسیدن به موتور بدون توقف ا.ت رو روی موتور گذاشت و کلاه کاسکت صورتی رنگ رو روی سر ا.ت گذاشت
تهیونگ بعد از بستن بندهای کلاه کاسکت ا.ت کلاه مشکی رنگ خودش رو روی سرش گذاشت و سوار موتور شد
تهیونگ آخرین بند کلاه رو بست و موتور رو روشن کرد: خبببببب....الان کجا بریم مادامِ من ؟؟؟
ا.ت از شدت خستگی سرش رو روی شونه تهیونگ گذاشت و گفت: میشه فقط بریم خونه؟؟
تهیونگ موتور رو کمی حرکت داد و جواب داد: حتما مادمازلِ من.....
خب گایززززززززززز
اینم پارت ۱۹
فردا هم ۲,,۳ تا پارت میزارم
۲۰.۹k
۱۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.