مرت:اومدم عمارت دیدم مامانم با بابابزرگم درباره ی من حرف
مرت:اومدم عمارت دیدم مامانم با بابابزرگم درباره ی من حرف میزدن انگار میخواستن زن بگیرم
نیهان: مرت بیا اینجا بشین
مرت:چشم بابا بزرگ
ایماه:میخواستیم برات آستین بالا بزنیم
مرت :چی چه زمانی اصلا چرا
ایماه : دستور از نیهان یامان هست
مرت : اما خب چه کسی
ایماه: دختر جبار شانلی
مرت : کدوم دخترش؟
ایماه :دختر کوچیکش
نیهان: مرت بیا اینجا بشین
مرت:چشم بابا بزرگ
ایماه:میخواستیم برات آستین بالا بزنیم
مرت :چی چه زمانی اصلا چرا
ایماه : دستور از نیهان یامان هست
مرت : اما خب چه کسی
ایماه: دختر جبار شانلی
مرت : کدوم دخترش؟
ایماه :دختر کوچیکش
۱.۲k
۳۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.