گل سنگم
گل سنگم
p2:
خنده آرومی روی لب های تهیونگ قرار گرفت و ادامه داد: دیگه ذوقی ندارم وقتی زنگ میزنم بهت..یا باهام حرف میزنی..یا حتی وقتی که میگی دلتنگم شدی..برام حوصله سر بره!
دیگه هیچی درموردت برام مهم نیست..حتی روز تولدت یا اینکه کی برات گل رزت رو میگیره..دیگه هیچی برام اهمیت نداره..
آروم کنارت نشست و دستت رو برای آخرین بار گرفت: ببخشید..اگه دوستت داشتم..ولی..این بار آخره..امیدوارم..لایق آدم های خوبی باشی..! خداحافظ..مین ا.ت شی!
با شنیدن «مین ا.ت شی» درد عمیقی روی قلبت نشست..چون همیشه خانم کیم بودی..ولی حالا دوباره مین ا.ت شدی..درست مثل سه سال قبل..حالا..همه چی بیرنگ بود...اون رفت..و تو بعدها..صدای خش خش سنگریزه های قدم های تهیونگ توی گوشِت میپیچه!...
ولی..به غیر از دردی پر گرما...هیچی نسبیت نمیشه!!
نوشتهای از kim y
p2:
خنده آرومی روی لب های تهیونگ قرار گرفت و ادامه داد: دیگه ذوقی ندارم وقتی زنگ میزنم بهت..یا باهام حرف میزنی..یا حتی وقتی که میگی دلتنگم شدی..برام حوصله سر بره!
دیگه هیچی درموردت برام مهم نیست..حتی روز تولدت یا اینکه کی برات گل رزت رو میگیره..دیگه هیچی برام اهمیت نداره..
آروم کنارت نشست و دستت رو برای آخرین بار گرفت: ببخشید..اگه دوستت داشتم..ولی..این بار آخره..امیدوارم..لایق آدم های خوبی باشی..! خداحافظ..مین ا.ت شی!
با شنیدن «مین ا.ت شی» درد عمیقی روی قلبت نشست..چون همیشه خانم کیم بودی..ولی حالا دوباره مین ا.ت شدی..درست مثل سه سال قبل..حالا..همه چی بیرنگ بود...اون رفت..و تو بعدها..صدای خش خش سنگریزه های قدم های تهیونگ توی گوشِت میپیچه!...
ولی..به غیر از دردی پر گرما...هیچی نسبیت نمیشه!!
نوشتهای از kim y
۱.۹k
۱۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.