My school love p.t10❤

پارت دهم ^-^

^خب راستش چی بگم بعد اون روز یعنی اون روز شوم تا دوسال خیلی سختی کشیدیم خب بگذریم از اینجا من و ات توی یه بیمارستان کار میکنیم من متخصص و جراح مغز و اعصابم و از ات متخصص و جراح قلب هواسا هم رئیس بیمارستانی که ما توشیم همین دیگه از تو چه خبر و از بقیه میدونی منظورمو که
٪خب اگه منظورت اون جئون جونگ کوک عوضی نه ما هم اونو از اون روز ندیدم حتی خواهرش خب من بعد دانشگاه شدم طراح کالوین شدم
شوگا : یه رپر فوقالعاده شد
٪ اتفاقا فردا میاد اینجا
جین: نویسنده شد
٪کتاباش واقعا فوق العاده است
نامجون:توی دانشگاه سئول ریاضی و فیزیک تدریس میکنه
جیهوپ :یکی از بهترین دنسر های جهان
تهیونگ : هم بعد هفت سال به خواهر کوک اعتراف کرد و الان باهمن اون مدلینگ توی آمریکا اما برای تعطیلات با جی اون امدن کره یه ماه پیش
جی اون : مد خوند رفت نیورک و الان برای برندهای سِلِن ،گوچی ، شنل کلکسیون درست میکنه

^واااا همه برای خودشون چه کردن
داشتیم حرف میزدیم که گوشیم زنگ خورد
^ببخشید من یه بیمار فوری دارم باید برم راستی طراحیات حرف نداره
٪باشه میگم .....آ.. جنی فردا شب یه شو هست برای فصل جدید اگه دوست داشتی به عنوان دوست من میتونی بیای
^آممم باید ببینم چی میشه بهت زنگ میزنم


جنی"
اومدم بیرون از اونجا نشستم تو ماشین
وایییی جنی تو دیونه شدی اگه ات بفهمه چی
از کجا میخواد بفهمه اگه نگم
اما بازم وایییییی چیکار کنم

رفتم توی بیمارستان که با ات برخورد کردم
+بینم چی شد چرا انقد طول دادی مگه داشتی با طرف قهوه میخوردی
تا قهوه خوردنو شنیدم گفتم
^نه بابا چی میگی من کی من اصلا
+باشه من چی گفتم انقد قرمز شدی
^ولش کن من برم... برم سرکارم

لایک کنید❤