𝐂𝐫𝐢𝐦𝐢𝐧𝐚𝐥 [جنایتکار]
𝐂𝐫𝐢𝐦𝐢𝐧𝐚𝐥 [جنایتکار]
𝐒𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝟐
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟏𝟖
داشتم تو رگال نوشیدنیها می گشتم که با حس دستی پشت کمرم سریع برگشتم
ته: شیییی منم پرنسس
ات: ترسوندیم ...... ولم کن یکی میبینه زشته ..... الان کلی صاحب فروشگاه بهمون خندیدن از تو دوربین
ته :اینجا دوربین نداره
ات: بله بله شما اخه در امنیت فرودگاه کار میکنی خبر داری
ته :توی امنیت فرودگاه کار نمیکنم اما کار بازسازی فرودگاه بعد از خراب شدن بخش جنوبیش کار شرکت خصوصی خودم بود ..... پس میدونم کجا دوربین داره و نداره چون خودم طراحیش کردم......
ات: اخخخ یادم رفته بود شوهرم از اون کله گنده هاست
ته آروم روی گردنم بوسه های سطحی می گذاشت که همین داشت تحریکم میکرد
ات: اییبی نکن
از توی بغلش خودم رو کشوندم بیرون که همون موقع گوشیش زنگ خورد
ته: (با دیدن اسم روی موبایل اشک تو چشمام جمع شد )
ته :پرنسس تو هر چی میخوای بخر تا من بیام (کارت رو هم دادم بهش و سریع از فروشگاه زدم بیرون)
پشت تلفن
ته الو .... کجا ببینمت
کوک: صحنه رمانتیکی بود جناب کیم
ته: چی
کوک: یادت رفته منم طراحی این ساختمون مهندس ناظر بودم چرا حرفی از من نزدی ؟
ته: چی داری میگی جانگ کوک چرا زده به سرت ما که داشتیم هر کدوم با آرمش زندگی میکردیم ......
جانگ کوک: بزار اصلاح کنم جملهات رو .... تو داشتی با آرامش زندگی میکردی نه من ........
ته :چی میخوای .... هر چی میخوای رو بهت میدم فقط دست از سر من و ات بردار حداقل اگر دوسش داری بزار الان که همه چی خوب شده رنگ آرامش و عشق رو بچشه
جانگ کوک :ات برای من بود ..... از اولشم برای من بود .... اما الان باید وایستم عاشقانه های عشقم رو با یکی دیگه ببینم با اینکه همشون حق منن
ته :خفهههه شو جانگ کوک ....... اگر عرضه داشتی خودت بهش میگفتی دوسش داری ....ا.ت از اول فقط به تو به عنوان بیمارش نگاه کرد نه بیشتر
کوک: اما لحظهای که بفهمه همه چی نقشه بوده حتی برشکستگی مادربزرگش و بدبخت شدنش زیر سر تو بوده باز همینجوری حرف می زنی
ته :(اگر می فهمید واقعا واکنشش چی بود ..... ولم می کرد ..... ازم متنفر میشد .......... هر چی که بود من تحملش رو نداشتم برای با هزارم از دستش بدم....)
ته :هر چی بگی انجام میدم هر چییی ... فقط دست ازسرمون بردار
کوکی: هرچی؟
ته: هرچی بگی .
ته:(اون لحظه برام مهم نبود که تصمیمم درسته یا غلط فقط نمی خواستم عشق زندگیم از پیشم بره و ازم متنفر باشه...)
💢تا تعداد لایک و کامنتها زیاد نشه از پارت بعد خبری نیست⚘️⚘️💢
𝐒𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝟐
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟏𝟖
داشتم تو رگال نوشیدنیها می گشتم که با حس دستی پشت کمرم سریع برگشتم
ته: شیییی منم پرنسس
ات: ترسوندیم ...... ولم کن یکی میبینه زشته ..... الان کلی صاحب فروشگاه بهمون خندیدن از تو دوربین
ته :اینجا دوربین نداره
ات: بله بله شما اخه در امنیت فرودگاه کار میکنی خبر داری
ته :توی امنیت فرودگاه کار نمیکنم اما کار بازسازی فرودگاه بعد از خراب شدن بخش جنوبیش کار شرکت خصوصی خودم بود ..... پس میدونم کجا دوربین داره و نداره چون خودم طراحیش کردم......
ات: اخخخ یادم رفته بود شوهرم از اون کله گنده هاست
ته آروم روی گردنم بوسه های سطحی می گذاشت که همین داشت تحریکم میکرد
ات: اییبی نکن
از توی بغلش خودم رو کشوندم بیرون که همون موقع گوشیش زنگ خورد
ته: (با دیدن اسم روی موبایل اشک تو چشمام جمع شد )
ته :پرنسس تو هر چی میخوای بخر تا من بیام (کارت رو هم دادم بهش و سریع از فروشگاه زدم بیرون)
پشت تلفن
ته الو .... کجا ببینمت
کوک: صحنه رمانتیکی بود جناب کیم
ته: چی
کوک: یادت رفته منم طراحی این ساختمون مهندس ناظر بودم چرا حرفی از من نزدی ؟
ته: چی داری میگی جانگ کوک چرا زده به سرت ما که داشتیم هر کدوم با آرمش زندگی میکردیم ......
جانگ کوک: بزار اصلاح کنم جملهات رو .... تو داشتی با آرامش زندگی میکردی نه من ........
ته :چی میخوای .... هر چی میخوای رو بهت میدم فقط دست از سر من و ات بردار حداقل اگر دوسش داری بزار الان که همه چی خوب شده رنگ آرامش و عشق رو بچشه
جانگ کوک :ات برای من بود ..... از اولشم برای من بود .... اما الان باید وایستم عاشقانه های عشقم رو با یکی دیگه ببینم با اینکه همشون حق منن
ته :خفهههه شو جانگ کوک ....... اگر عرضه داشتی خودت بهش میگفتی دوسش داری ....ا.ت از اول فقط به تو به عنوان بیمارش نگاه کرد نه بیشتر
کوک: اما لحظهای که بفهمه همه چی نقشه بوده حتی برشکستگی مادربزرگش و بدبخت شدنش زیر سر تو بوده باز همینجوری حرف می زنی
ته :(اگر می فهمید واقعا واکنشش چی بود ..... ولم می کرد ..... ازم متنفر میشد .......... هر چی که بود من تحملش رو نداشتم برای با هزارم از دستش بدم....)
ته :هر چی بگی انجام میدم هر چییی ... فقط دست ازسرمون بردار
کوکی: هرچی؟
ته: هرچی بگی .
ته:(اون لحظه برام مهم نبود که تصمیمم درسته یا غلط فقط نمی خواستم عشق زندگیم از پیشم بره و ازم متنفر باشه...)
💢تا تعداد لایک و کامنتها زیاد نشه از پارت بعد خبری نیست⚘️⚘️💢
۲۷.۳k
۰۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.