پارت ۵ فیک کوک
پارت ۵ فیک کوک
بیمارستان
ویو کوک
به دوستاش گفتن کجاست اونام رفتن که یهو دیدم یونجون اومد .یونجون تی اکس تی دوست صمیمی صمیمی صمیمی جیاست. وقتی اونو دیدم یکم عصبانی شدم اونم نگران بود رفتم جلو و پرسیدم
کوک.. تو اینجا چیکار میکنی .عصبی.
ینجون.. جیا کجاست کی بهش زده . نگران.
کوک .. تو چ نسبتی باهاش داری
یونجون .. من دوست صمیمیشم حالا بگو کجاست
به یونجونم نشون دادم اونم رفت بعد چند دقیقه ک پشت شیشه نگاش کردن دکتر اومد
دکتر.. متاسفانه تو کما هستند پاشدیم آسیب دیده موتور از روپاشون رد شده
کوک.. بهوش میاد
دکتر.. بدن قوی داشتن ک تا الان زندن بقیش با خداس
جنی .. آقای جئون لطفا توضیح بدید چیشد
کوک همه چیرو گفت
جیسو.. آخه چرا بهش اونو گفتید
کوک .. من اون حرف یهو از دهنم دراومد .بغض.
یونجون.. گریه نکن کوک همچی درست میشه
کوک .. تو واقعا فقط دوستشی
یونجون .. معلومه
کوک.. با . که یهو دکتر اومد.
دکتر.. خدارو شکر از تو کما دراومدن میتونید برید ببینیدش ولی فقط یه نفر
کوک .. من میرم
ویو جیا
حالم خیلی بد بود منتظر بود یا یکی از بچه ها بیان یا یونجون ولی ..
کوک .. س سلام
جیا.. سلام
کوک.. اومدم ازتون عذر خواهی کنم ک اون حرف رو زدم و باعث شدم ک شما اینجا باشید میشه چند لحظه باهاتون حرف بزنم
جیا ......
کوک.. راستش من از موقعی ک با شما آشنا شدم واقعا دوستون داشتم همه ی اعضاهم اینو میدونن من نمیخواستم اون حرف رو بزنم فقط میخواستم بگم دوست ن دارم و قصدم سو استفاده نبوده لطفا منو ببخشین
جیا .. دیگه مهم نیست مشکلی نداره
کوک .. میخواستم میخواستم درخواست کنم میشه دوست دخترم باشید
جیا .. من من
کوک .. ازتون خواهش میکنم
جیا .. باشه . لبخند ریز.
ویو جیا
با اینکه حسی بهش نداشتم نمیدونم چرا قبول کردم من چقدر خرم امیدوارم با گدشت زمان همه چی تغییر کنه
کوک .. خب مممنونمم ک قبول کردی من میرم تا تو استراحت کنی
جیا .. باشه
لیسا .. چیشد حالش خوبه
کوک .. آره حالش خوبه و همه چی رو براشون توضیح داد
ویو جنی
مطمئنم جیا انقدر خر نیست ک قبول کنه بهتره برم ببینمش
جنی ... سلام جیا . بعض
جیا.. سلام.بغص
جنی .. دختر حالت خوبه
جیا .. آره نترس خوبم
جنی.. تو چرا قبول کردی هاااا
جیا .. نمیدونم خرم چون گاوم چون از دهنم در رفت الانم کاری از دستم بر نمیاد
جنی.. شاید با گذشت زمان تو هم عاشقش شی
جیا .. شاید
دکتر.. خب خانوم هفته دیگه میتونید مرخص شید
هفته بعد
جیا مرخص شد میخواست رره خونه خودش ک کو. گفت بیا خونه ی من اونم مجبورن قبول کرد
خونه کوک
کوک .. جیا
جیا..بله
کوک..خیلی دوست دارم
جیا.. منم .دروغ میگه.
کوک ..واقعاا
جیا .. آره
کوک .. پس انقدر سرد مباش
جیا.. باش
کوک. میخوام به همه بگم بیان
جیا.. به یونجونم بگو بیاد
پارت بعدم الان مینویسم
بیمارستان
ویو کوک
به دوستاش گفتن کجاست اونام رفتن که یهو دیدم یونجون اومد .یونجون تی اکس تی دوست صمیمی صمیمی صمیمی جیاست. وقتی اونو دیدم یکم عصبانی شدم اونم نگران بود رفتم جلو و پرسیدم
کوک.. تو اینجا چیکار میکنی .عصبی.
ینجون.. جیا کجاست کی بهش زده . نگران.
کوک .. تو چ نسبتی باهاش داری
یونجون .. من دوست صمیمیشم حالا بگو کجاست
به یونجونم نشون دادم اونم رفت بعد چند دقیقه ک پشت شیشه نگاش کردن دکتر اومد
دکتر.. متاسفانه تو کما هستند پاشدیم آسیب دیده موتور از روپاشون رد شده
کوک.. بهوش میاد
دکتر.. بدن قوی داشتن ک تا الان زندن بقیش با خداس
جنی .. آقای جئون لطفا توضیح بدید چیشد
کوک همه چیرو گفت
جیسو.. آخه چرا بهش اونو گفتید
کوک .. من اون حرف یهو از دهنم دراومد .بغض.
یونجون.. گریه نکن کوک همچی درست میشه
کوک .. تو واقعا فقط دوستشی
یونجون .. معلومه
کوک.. با . که یهو دکتر اومد.
دکتر.. خدارو شکر از تو کما دراومدن میتونید برید ببینیدش ولی فقط یه نفر
کوک .. من میرم
ویو جیا
حالم خیلی بد بود منتظر بود یا یکی از بچه ها بیان یا یونجون ولی ..
کوک .. س سلام
جیا.. سلام
کوک.. اومدم ازتون عذر خواهی کنم ک اون حرف رو زدم و باعث شدم ک شما اینجا باشید میشه چند لحظه باهاتون حرف بزنم
جیا ......
کوک.. راستش من از موقعی ک با شما آشنا شدم واقعا دوستون داشتم همه ی اعضاهم اینو میدونن من نمیخواستم اون حرف رو بزنم فقط میخواستم بگم دوست ن دارم و قصدم سو استفاده نبوده لطفا منو ببخشین
جیا .. دیگه مهم نیست مشکلی نداره
کوک .. میخواستم میخواستم درخواست کنم میشه دوست دخترم باشید
جیا .. من من
کوک .. ازتون خواهش میکنم
جیا .. باشه . لبخند ریز.
ویو جیا
با اینکه حسی بهش نداشتم نمیدونم چرا قبول کردم من چقدر خرم امیدوارم با گدشت زمان همه چی تغییر کنه
کوک .. خب مممنونمم ک قبول کردی من میرم تا تو استراحت کنی
جیا .. باشه
لیسا .. چیشد حالش خوبه
کوک .. آره حالش خوبه و همه چی رو براشون توضیح داد
ویو جنی
مطمئنم جیا انقدر خر نیست ک قبول کنه بهتره برم ببینمش
جنی ... سلام جیا . بعض
جیا.. سلام.بغص
جنی .. دختر حالت خوبه
جیا .. آره نترس خوبم
جنی.. تو چرا قبول کردی هاااا
جیا .. نمیدونم خرم چون گاوم چون از دهنم در رفت الانم کاری از دستم بر نمیاد
جنی.. شاید با گذشت زمان تو هم عاشقش شی
جیا .. شاید
دکتر.. خب خانوم هفته دیگه میتونید مرخص شید
هفته بعد
جیا مرخص شد میخواست رره خونه خودش ک کو. گفت بیا خونه ی من اونم مجبورن قبول کرد
خونه کوک
کوک .. جیا
جیا..بله
کوک..خیلی دوست دارم
جیا.. منم .دروغ میگه.
کوک ..واقعاا
جیا .. آره
کوک .. پس انقدر سرد مباش
جیا.. باش
کوک. میخوام به همه بگم بیان
جیا.. به یونجونم بگو بیاد
پارت بعدم الان مینویسم
۸.۴k
۲۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.