سناریو(درخواستی)

#سناریو
#درخواستی
#استری_کیدز

 |وقتی وسط دعوا بغلش میکنی و میگی لطفا داد نزن...|

[چان:چند لحظه ای بدون حرکت ایستاد ولی اون خیلی زود دستاشو قفل کمرت کردو بغلت کرد]

[چانگبین:زود بغلت میکنی و آروم دم گوشت ازت معذرت میخواد]

[هان:چون خیلی دوست داره بغضش میگیره و بغلت میکنه سرتو نوازش میکنه و هی بخاطر دادش معذرت خواهی میکنه]

[فلیکس:کار خیلی بدی کرده بودی ولی خیلی خوبم میدونست نمیتونه کاری کنه چون دیونه وار دوست داره پس محکم بغلت میکنه و سعی میکنه کارتو فراموش کنه]
(یورآ قربونت شه فلیکس😢)

[سونگمین:اون میدونست که تو میتونی به راحتی با یه بغل آرومش کنی و موفق هم شده بودی!]

[هیونجین:راهکار جدیدته؟
بغض میکنی و میگی:اره بده؟
آروم دستای گرمشو دور کمرت قفل میزنه:نه از این به بعد بیا اینجوری تمومش کنیم بیب!
ببخشید زیاده روی کردم..:)]
(دورت بگردم هیون😢❤)

[لینو:اینبار نمیتونی تفره بری ا.ت..
گریه میکنی و محکم تر بغلش میکنی:دیگه تکرارش نمیکنم لینو..
لینو:لعنت بهت دختررر تو منو به شدت نور میتونی آرام کنی..
لبخندی زدی که اونم لبخند زدو محکم بغلت گرفت..]

[جونگین:بچم بغلت میکنه و کلیم گریه میکنه جوری که از بغل کردنت پشیمون میشی😂😢 {شوخییی} تو بغلت آروم خوابش میبره:)]