سناریو
#سناریو
وقتی میان خونه و میبینن انقدر گریه کردی که خوابیدی و تو دستت ت*یغه و بعضی از جاهای بدنت زخمیه.
نامجون: چرا با خودت اینکارو می کنی( با داد)
جین: اگه به فکر خودت نیستی به فکر من باش اگه بلایی سرت بیاد من دیگ نمی تونم زندگی کنم ( بغض)
شوگا: ات خواهش می کنم دیگ از این کارا با خودت نکن( ناراحت میشه)
جیهوپ: سانشاینم اگه مشکلی داری بیا به خودم بگو باشه.
جیمین: نکنه دیوونه شدی ها چرا این کارو کردی؟ ( با داد)
ات: * بغض*
جیمین: * وقتی می بینه ات ناراحته می شینه کنارش و بغلش می کنه*
تهیونگ: * میره جعبه کمک های اولیه رو میاره و جاهایی که زخم شده رو پانسمان می کنه و بعد می شونتش بغل خودش و آروم سر تو ناز می کنه*
جونگ کوک: بگو ببینم کی باعث شده بیبی گرلم اینجوری به خودش آسیب بزنه.
وقتی میان خونه و میبینن انقدر گریه کردی که خوابیدی و تو دستت ت*یغه و بعضی از جاهای بدنت زخمیه.
نامجون: چرا با خودت اینکارو می کنی( با داد)
جین: اگه به فکر خودت نیستی به فکر من باش اگه بلایی سرت بیاد من دیگ نمی تونم زندگی کنم ( بغض)
شوگا: ات خواهش می کنم دیگ از این کارا با خودت نکن( ناراحت میشه)
جیهوپ: سانشاینم اگه مشکلی داری بیا به خودم بگو باشه.
جیمین: نکنه دیوونه شدی ها چرا این کارو کردی؟ ( با داد)
ات: * بغض*
جیمین: * وقتی می بینه ات ناراحته می شینه کنارش و بغلش می کنه*
تهیونگ: * میره جعبه کمک های اولیه رو میاره و جاهایی که زخم شده رو پانسمان می کنه و بعد می شونتش بغل خودش و آروم سر تو ناز می کنه*
جونگ کوک: بگو ببینم کی باعث شده بیبی گرلم اینجوری به خودش آسیب بزنه.
۱۹.۱k
۲۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.