عشق یک طرفه پارت ۶
آنچه گذشت :کوک گفت....
___________________________________
خیلی خوشگل شدی چاگیا
نمیدونم چرا با این حرفش تپش قلب گرفتم گفتم مرسی تو هم خوشتیپی
کوک ویو
وای خدا کاشکی منو دوست داشته باشه
بهش گفتم اینجا قانون داره
۱ از عمارت بیرون نمیری
۲ باهام اصلا رسمی حرف نزن
۳ قانون هارو سرپیچی نکن
ات گقت: اوکی مشکلی نیست
با این حرفش تعجب کردم اما خوشحال شدم که غر نزد
جیمین ویو
اووو کوکیا میبینم داری با زنت حرب میزنی
با این حرفم ات غذا پرید تو گلوش و خجالت کشید رفت توی اتاق
کوک میخواست خفم کنه گفتم بابا اوکی آروم باش داداش
کوک ویو
به ات گفتم بیاد توی حیاط عمارت میخواستم اعتراف کنم که عاشقش شدم ولی نمیدونستم چجوری بگم دیدم ات اومد وای خدا پاهام سست شده بود گفتم بیا بشین روی صندلی گفت اوک و شروع کردم گفتم:
خب ات ببین بهت وقت میدم چند وقت بعد جوابتو بگو ولی میدونم تعجب میکنم اما من ..... من عاشقت شدم
دیدم ات از تعجب دهنش قفل کرده
نمیتونستم تشخیص بدم خوشحاله یا ناراحته یا هیچ کدوم
که ات گفت ..........
هعی بدبخت در خماری بمانن
___________________________________
خیلی خوشگل شدی چاگیا
نمیدونم چرا با این حرفش تپش قلب گرفتم گفتم مرسی تو هم خوشتیپی
کوک ویو
وای خدا کاشکی منو دوست داشته باشه
بهش گفتم اینجا قانون داره
۱ از عمارت بیرون نمیری
۲ باهام اصلا رسمی حرف نزن
۳ قانون هارو سرپیچی نکن
ات گقت: اوکی مشکلی نیست
با این حرفش تعجب کردم اما خوشحال شدم که غر نزد
جیمین ویو
اووو کوکیا میبینم داری با زنت حرب میزنی
با این حرفم ات غذا پرید تو گلوش و خجالت کشید رفت توی اتاق
کوک میخواست خفم کنه گفتم بابا اوکی آروم باش داداش
کوک ویو
به ات گفتم بیاد توی حیاط عمارت میخواستم اعتراف کنم که عاشقش شدم ولی نمیدونستم چجوری بگم دیدم ات اومد وای خدا پاهام سست شده بود گفتم بیا بشین روی صندلی گفت اوک و شروع کردم گفتم:
خب ات ببین بهت وقت میدم چند وقت بعد جوابتو بگو ولی میدونم تعجب میکنم اما من ..... من عاشقت شدم
دیدم ات از تعجب دهنش قفل کرده
نمیتونستم تشخیص بدم خوشحاله یا ناراحته یا هیچ کدوم
که ات گفت ..........
هعی بدبخت در خماری بمانن
۱۱.۸k
۲۴ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.