سناریو
وقتی عضو هشتمی و میمیری
نامجون: از درون داغون داغون میشه با خودش میگه دیگه نمیتونم ولی بازم میخنده ولی خیلی تابلو هست که الکیه افسرده میشه ولی اصلا به روی خودش نمیاره
جین: دلش برات هر لحظه تنگ تر میشه و وقتی دوشنبه میشه یاد غر غر هات میوفته چون دو شنبه ها باید تو کار هارو میکردی دیگه جک نمیگه شیشه پاکنی نمیخنده خیلی کم پیش میاد حتی یه لبخند بزنه
شوگا: افسردگی بدی میگیره چون ته دلش یه حسایی بهت داشت اعضا به زور برای کنسرت میبردنش وقتی میرفت کنسرت اصلا با اهنگ نمیخوند و مینشست یه جا هر لحظه به یادته
جیهوپ: غمگین ترین و افسرده ترین میشه ولی بازم سعی داره به اعضا امید بده و وقتی اعضا گریه میکنن ارومشون میکنه ولی... کی از گریه ها و خودزنی های خودش خبر داره؟
جیمین: دیگه دم به دیقه توی گوشیشه و به عکسات و فیلم هات نگاه میکنه هر جای خونه رو مخصوصا تلوزیون رو میبینه یاد تو میوفته چون همیشه جلو تلوزیون باهات گیم میزد و همیشه می باخت خیلی بی اعصاب میشه کم پیش میاد که بخنده
ته: داغون شده ولی هنوز هم ادامه میده اعضا نمیزارن بیاد سر قبرت چون میدونن یه بلایی یر خودش میاره هر شب میره تو حیاط روی چمن ها میشینه چون یه شب در میون با هم نصف شب میرفتین رخت خواب مینداختن میخوابیدین به اسمون نگاه میکنه و باهات حرف میزنه دیگه خنده مستطیلی ش رو نمیبینین
کوک: بد ترین ضربه رو خورده چون عاشقت بود و بهت نگفت خیلی معلومه داره تیکه تیکه میشه ولی هنوزم سعی داره بگه حالم خوبه یکی از اهنگ های خودت رو برای زنگ گوشیش انتخاب کرده چون هم اتاقی بودید همیشه به تخت و قسمت اتاق تو نگاه میکنه و با گریه میخنده و به یاد این میوفته چقدر سر اتاق جنگ داشتین شبا لباس هات رو بغل میکنه و با اهنگت گریه میکنه
نامجون: از درون داغون داغون میشه با خودش میگه دیگه نمیتونم ولی بازم میخنده ولی خیلی تابلو هست که الکیه افسرده میشه ولی اصلا به روی خودش نمیاره
جین: دلش برات هر لحظه تنگ تر میشه و وقتی دوشنبه میشه یاد غر غر هات میوفته چون دو شنبه ها باید تو کار هارو میکردی دیگه جک نمیگه شیشه پاکنی نمیخنده خیلی کم پیش میاد حتی یه لبخند بزنه
شوگا: افسردگی بدی میگیره چون ته دلش یه حسایی بهت داشت اعضا به زور برای کنسرت میبردنش وقتی میرفت کنسرت اصلا با اهنگ نمیخوند و مینشست یه جا هر لحظه به یادته
جیهوپ: غمگین ترین و افسرده ترین میشه ولی بازم سعی داره به اعضا امید بده و وقتی اعضا گریه میکنن ارومشون میکنه ولی... کی از گریه ها و خودزنی های خودش خبر داره؟
جیمین: دیگه دم به دیقه توی گوشیشه و به عکسات و فیلم هات نگاه میکنه هر جای خونه رو مخصوصا تلوزیون رو میبینه یاد تو میوفته چون همیشه جلو تلوزیون باهات گیم میزد و همیشه می باخت خیلی بی اعصاب میشه کم پیش میاد که بخنده
ته: داغون شده ولی هنوز هم ادامه میده اعضا نمیزارن بیاد سر قبرت چون میدونن یه بلایی یر خودش میاره هر شب میره تو حیاط روی چمن ها میشینه چون یه شب در میون با هم نصف شب میرفتین رخت خواب مینداختن میخوابیدین به اسمون نگاه میکنه و باهات حرف میزنه دیگه خنده مستطیلی ش رو نمیبینین
کوک: بد ترین ضربه رو خورده چون عاشقت بود و بهت نگفت خیلی معلومه داره تیکه تیکه میشه ولی هنوزم سعی داره بگه حالم خوبه یکی از اهنگ های خودت رو برای زنگ گوشیش انتخاب کرده چون هم اتاقی بودید همیشه به تخت و قسمت اتاق تو نگاه میکنه و با گریه میخنده و به یاد این میوفته چقدر سر اتاق جنگ داشتین شبا لباس هات رو بغل میکنه و با اهنگت گریه میکنه
۹.۵k
۲۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.