love and hate
پارت ۱
سلنا: صبح شد سریع حاضر شدم رفتم کمپانی
خب سلنا امروز اولین روز کاریته پس خودتو جمع و جور کن * سلنا برعکس بقیه دخترا عاشق پسرا نیست مثل یه دوست عادی دوسشون داره
رفتم داخل سلام کردم و تعظیم کردم
اعضا: سلام تعظیم
شوگا : ببین من حوصله ندارم خوابم میاد راست میرم سر اصل مطلب
امروز اولین روز کاریته باید بهترین روش ممکن انجامش بدی
جین: یاااا باشه حالا یونگی
سلنا: نه اتفاقا منم همینطور خوشم میاد
نامجون: خوشم اومد
جیهوپ: خب تو کوچیک ترین عضو گروهی
خوش اومدی
هیونگ لاین: خوش اومدی
مکنه لاین: خوش اومدی
سلنا: ممنون
شروع به تمرین کردیم داشتم از خستگی میمردم ولی به روی خودم نیاوردم داشتیم تمرین میکردیم که حس کردم قلبم تیر کشید که افتادم روی زمین دیگه نفهمیدم چی شد
۱ ساعت بعد
سلنا: چشمام رو باز کردم تو یه اتاق بودم سرم تو دستم بود اه ابروم رفت اصلا من کجام
که یهو در باز شد
♡♡
سلنا: صبح شد سریع حاضر شدم رفتم کمپانی
خب سلنا امروز اولین روز کاریته پس خودتو جمع و جور کن * سلنا برعکس بقیه دخترا عاشق پسرا نیست مثل یه دوست عادی دوسشون داره
رفتم داخل سلام کردم و تعظیم کردم
اعضا: سلام تعظیم
شوگا : ببین من حوصله ندارم خوابم میاد راست میرم سر اصل مطلب
امروز اولین روز کاریته باید بهترین روش ممکن انجامش بدی
جین: یاااا باشه حالا یونگی
سلنا: نه اتفاقا منم همینطور خوشم میاد
نامجون: خوشم اومد
جیهوپ: خب تو کوچیک ترین عضو گروهی
خوش اومدی
هیونگ لاین: خوش اومدی
مکنه لاین: خوش اومدی
سلنا: ممنون
شروع به تمرین کردیم داشتم از خستگی میمردم ولی به روی خودم نیاوردم داشتیم تمرین میکردیم که حس کردم قلبم تیر کشید که افتادم روی زمین دیگه نفهمیدم چی شد
۱ ساعت بعد
سلنا: چشمام رو باز کردم تو یه اتاق بودم سرم تو دستم بود اه ابروم رفت اصلا من کجام
که یهو در باز شد
♡♡
۶.۹k
۲۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.