𝐩𝐭𝟒𝐌𝐲 𝐀𝐧𝐠𝐢𝐥 𝐌𝐨𝐜𝐡𝐢𝐲

رفتم طرف کمدم که جیمین زنگ زد.
جیمین:سلام ا.ت شی
ا.ت:سلام جیمین چیزی شده؟
جیمین:ا.ت...فکر کنم ما یه ربع دیرتر بیایم دنبالتون آخه جونگکوک هنوز حمامه و اینکه میتونین تو پارک نزدیک خونتون بشینین تا بیایم؟
ا.ت:اوکییه بایی جیمینا
گوشیو قطع کردم

یه هودی پشمالو با طرح خرگوش و دامن ستش پوشیدم (پست بعدی لباس و آرایش ا.ت و لباس جیمینیه)
و موهامو دو گوشی بستم و آرایش ملایم کردم و توی سالن منتظر بقیه شدم..

ساعت 5:40 :
میسو:ا.تتتتتتت ما آماده ایمم
میا:بریممممم واوو چه خوشگل شدیی ا.تت
ا.ت:میشیییی(مرسی)
رفتیم توی پارک نزدیک خونمون تا بیان.

جیمین ویو:
یه تی شرت سفید با شلوار جین سورمه ای پوشیدم و یه بافت مخملی آبی روش پوشیدم و با کوک و تهیونگ رفتیم کنار پارکی که قرار بود سوارشون کنیم، براشون بوق زدم تا بیان.
اومدن سوار شدن..ا.ت خیلی خوشگل و خوردی(همون کیوت)شده بود!داشتم ضعف میرفتم براش..

میسو:هاییی
کوک:سلام بچهاا بدوئین دیر شدد
ا.ت:اوووو چه خوشگل کردینن
تهیونگ:ا.ت شی تو خودت کلیییی خودتو خوشگل کردی به ما گیر ندههㅋㅋ
ا.ت:اوکیی بابا شوخی کردم ㅋㅋ

پرش زمانی:
رسیدیم اتاق فرار و بچها نشستن تا من برم بلیطمون رو بگیرم.
جیمین:سلام، میشه برای 6 نفر بلیط بدین؟
+:زوج هستین؟ یا گروهی میخواین برین؟ اگه زوج باشین میتونین همه با هم برین ولی راهروش متفاوته با گروهی منظورمو گرفتین؟

جیمین:اوه بله بله میشه زوجی باشه؟..
+حتما بفرمایید یه 5 دقیقه یه دیگه میتونین برین.
جیمین:کومائو(ممنون به کره ای)

رفتم پیش بقیه و نشستم...
_____________
امیدوارم خوشتون اومده باشه و یه اسپویل خیلی کوچیک...قسمت بعد یه اتفاق های هیجانی و کیوت میوفته و...
دیگه نمیگممم تا وقتی که شرطا رو برسونید اگه تا شب شرطا رسیده بود بعدی رو آپ میکنم~~
𝐂𝐨𝐦𝐦𝐞𝐧𝐭:𝟏𝟓
𝐥𝐢𝐤𝐞:𝟏𝟎
♡♡♡♡♡♡♡