•شربت تلخ• Fake: Bitter syrup 부분 : ۲۸ پارت اخر .....
________________________
۱ هفته بعد:
ویو ا.ت :
از خواب بیدار شدم رفتم کارای لازمه رو کردم اومد پایین تهیونگ نبود بهم گفته بود میره کارای عروسی رو انجام بده .... گفت که شوگا میاد سراغم برم ارایشگاه به اینسول هم گفتم همراهم باشه....
رفتم لباس هارو برداشتم و منتظر اینسول و شوگا بودم ....
چند مین بعد اینسول اومد.... نشستیم باهم حرف زدین تا شوگا بیاد... شوگا هم بعد چند مین اومد و من و اینسول سوار شدیم
شوگا : مبارک باشه زن داداش
+ : مرسی یونگی هیونگ
رسیدیم ارایشگاه ... با اینسول رفتیم داخل و نشستیم تا ارایشمون کنن
....مال من ارایش ویژه بود و مطمعنم تهیونگ پول زیادی خرج کرده برام
( پوللل پسرم رو خرج میکنهههه🔪🔪)
موهام هم خیلی خشگل حالت دادن
ارایشم تموم شد ... خیلی قشنگ بود ارایشم خیلی ملیح و ساده بود
لباسم رو پوشیدم و جواهراتم رو انداختم و آماده شدم ... اینسول هم آماده شد و منتظر بودیم تا تهیونگ بیاد .. اینسول هم قرار بود با شوگا بره.....
( لباس تهیونگ اسلاید دوم ، موهای تهیونگ اسلاید سوم .... لباس ا.ت اسلاید چهارم ، موهای ا.ت اسلاید پنجم ، ارایش ا.ت اسلاید ششم و جواهر اسلاید اخر)
تهیونگ بعد چند مین اومد... با اینسول رفتیم پایینوقتی تهیونگ برگشت منو نگا کرد خیلی خوشتیپ شده بود توی اون لباس محوش شده بودم....
ویو تهیونگ : رفتم سراغ ا.ت ... جلوی ارایشگاه بودم تا بیاد وقتی اومد دیدمش خیلی خوشگل شده بود توی اون لباس ارایشش همچیش قشنگ بود
اینسول : فعلا محو نشین بهم بعدا هرچقد خواستین نگا هم کنید الان بیاید بریم تالار
+ : یااا باشه
سوار ماشین شدم و با تهیونگ رفتم ... دسته ی گل رو هم بهم داد
رسیدیم تالار ...ادمای زیادی اومده بودن .... همه بهمون تبریک گفتن..
(دیگه حال ندارم توضیح بدم سریع تمومش میکنم:/)
رسیدیم دیگه به جایی که باید بله بله میگفتیم حیح
عاقد : خانم لی ا.ت ایا مایلید شما را به عقد اقای کسم تهیونگ دربیاورم
( دوزتان من چیزی از ازدواج نمیدونم برای همین اگه اشتباه گفتم ببخش )
ا.ت : با اجازه ی بزرگترا بله
( گلیلیلی)
عاقد : و اقای کیم تهیونگ ایا مایلید شمارا به عقد خانوم لی ا.ت دربیاورم
تهیونگ : بله
( گیلیلیلیی)
عاقد : من این دو نفر را زن و شوهر مینامم
( بوس بوسسس ارع دیگه ماچ ماچ)
ویو تهیونگ :
بلخره تموم شد و همه رفتن ما هم رفتیم خونمون
_ : خو ا.ت جاننن
+ ای فاخخخ
_ : شِیرارت
+ : خدایا مواظبم باش
.......
اره ۴ سال بعد حاصل عشقشون به دختر ناز گوگولی شد ...
و پایان :///
______________________________________
خودیگه بسه تونه دیگه تموم شد یاععع
حیحی اگه قشنگ بود بگین توی کامنت🖇️
۱ هفته بعد:
ویو ا.ت :
از خواب بیدار شدم رفتم کارای لازمه رو کردم اومد پایین تهیونگ نبود بهم گفته بود میره کارای عروسی رو انجام بده .... گفت که شوگا میاد سراغم برم ارایشگاه به اینسول هم گفتم همراهم باشه....
رفتم لباس هارو برداشتم و منتظر اینسول و شوگا بودم ....
چند مین بعد اینسول اومد.... نشستیم باهم حرف زدین تا شوگا بیاد... شوگا هم بعد چند مین اومد و من و اینسول سوار شدیم
شوگا : مبارک باشه زن داداش
+ : مرسی یونگی هیونگ
رسیدیم ارایشگاه ... با اینسول رفتیم داخل و نشستیم تا ارایشمون کنن
....مال من ارایش ویژه بود و مطمعنم تهیونگ پول زیادی خرج کرده برام
( پوللل پسرم رو خرج میکنهههه🔪🔪)
موهام هم خیلی خشگل حالت دادن
ارایشم تموم شد ... خیلی قشنگ بود ارایشم خیلی ملیح و ساده بود
لباسم رو پوشیدم و جواهراتم رو انداختم و آماده شدم ... اینسول هم آماده شد و منتظر بودیم تا تهیونگ بیاد .. اینسول هم قرار بود با شوگا بره.....
( لباس تهیونگ اسلاید دوم ، موهای تهیونگ اسلاید سوم .... لباس ا.ت اسلاید چهارم ، موهای ا.ت اسلاید پنجم ، ارایش ا.ت اسلاید ششم و جواهر اسلاید اخر)
تهیونگ بعد چند مین اومد... با اینسول رفتیم پایینوقتی تهیونگ برگشت منو نگا کرد خیلی خوشتیپ شده بود توی اون لباس محوش شده بودم....
ویو تهیونگ : رفتم سراغ ا.ت ... جلوی ارایشگاه بودم تا بیاد وقتی اومد دیدمش خیلی خوشگل شده بود توی اون لباس ارایشش همچیش قشنگ بود
اینسول : فعلا محو نشین بهم بعدا هرچقد خواستین نگا هم کنید الان بیاید بریم تالار
+ : یااا باشه
سوار ماشین شدم و با تهیونگ رفتم ... دسته ی گل رو هم بهم داد
رسیدیم تالار ...ادمای زیادی اومده بودن .... همه بهمون تبریک گفتن..
(دیگه حال ندارم توضیح بدم سریع تمومش میکنم:/)
رسیدیم دیگه به جایی که باید بله بله میگفتیم حیح
عاقد : خانم لی ا.ت ایا مایلید شما را به عقد اقای کسم تهیونگ دربیاورم
( دوزتان من چیزی از ازدواج نمیدونم برای همین اگه اشتباه گفتم ببخش )
ا.ت : با اجازه ی بزرگترا بله
( گلیلیلی)
عاقد : و اقای کیم تهیونگ ایا مایلید شمارا به عقد خانوم لی ا.ت دربیاورم
تهیونگ : بله
( گیلیلیلیی)
عاقد : من این دو نفر را زن و شوهر مینامم
( بوس بوسسس ارع دیگه ماچ ماچ)
ویو تهیونگ :
بلخره تموم شد و همه رفتن ما هم رفتیم خونمون
_ : خو ا.ت جاننن
+ ای فاخخخ
_ : شِیرارت
+ : خدایا مواظبم باش
.......
اره ۴ سال بعد حاصل عشقشون به دختر ناز گوگولی شد ...
و پایان :///
______________________________________
خودیگه بسه تونه دیگه تموم شد یاععع
حیحی اگه قشنگ بود بگین توی کامنت🖇️
۴.۷k
۲۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.