تک پارتی : تهیونگ
نام : عشق بین دو پری
ا : سلام من ا/ت هستم و ۲۸ سالمه و یه پری هستم
ت : سلام من تهیونگ هستم ۲۹ سالمه و یه پری هستم
ا : مثل همیشه داشتم تو قلمرو پرواز میکردم که چشمم خورد به یه پسر روی تنه درخت نشسته بود خیلی خوشگل بود رفتم نزدیکش
ا : سلام
ت : سلام
ا : ببخشید مزاحمت شدم من میرم
اون پسر دست ا/ت رو کشید
ت : نه بیا بشین
ا : او باشه
ا : سلام من ا/ت هستم
ت : منم تهیونگ هستم
ا : خوشوقتم 🤝🤝
ت : همچنین
ا : اینجا چیکار میکردی
ت : اومدم یکم قدم بزنم ولی چشمم افتاد به دریا و اینجا نشستم
ا : اوه آره خیلی قشنگه
ت : آره
یه ماه بعد *
ا : منو ته خیلی دوستای خوبی شدیم ته پسر خیلی خوبیه
ت : دیگه وقتشه باید بهش بگم که دوستش دارم
ت : باید یه حلقه براش درست کنم یه حلقه با شاخه گل
ا : امروز ته منو دعوت کرد که به رودخونه برم رو سنگ نشسته بودم که تهیونگ اومد
ا : اع ته اومدی
ت : آره میخوام یه چیزی بگم
ا : بگو
ت : من عاشقت شدم و 💍💍
ت : خیلی دوست دارم ا/ت
ا : منم
پایان
اگه بعد شد ببخشید . 🙏🙏
ا : سلام من ا/ت هستم و ۲۸ سالمه و یه پری هستم
ت : سلام من تهیونگ هستم ۲۹ سالمه و یه پری هستم
ا : مثل همیشه داشتم تو قلمرو پرواز میکردم که چشمم خورد به یه پسر روی تنه درخت نشسته بود خیلی خوشگل بود رفتم نزدیکش
ا : سلام
ت : سلام
ا : ببخشید مزاحمت شدم من میرم
اون پسر دست ا/ت رو کشید
ت : نه بیا بشین
ا : او باشه
ا : سلام من ا/ت هستم
ت : منم تهیونگ هستم
ا : خوشوقتم 🤝🤝
ت : همچنین
ا : اینجا چیکار میکردی
ت : اومدم یکم قدم بزنم ولی چشمم افتاد به دریا و اینجا نشستم
ا : اوه آره خیلی قشنگه
ت : آره
یه ماه بعد *
ا : منو ته خیلی دوستای خوبی شدیم ته پسر خیلی خوبیه
ت : دیگه وقتشه باید بهش بگم که دوستش دارم
ت : باید یه حلقه براش درست کنم یه حلقه با شاخه گل
ا : امروز ته منو دعوت کرد که به رودخونه برم رو سنگ نشسته بودم که تهیونگ اومد
ا : اع ته اومدی
ت : آره میخوام یه چیزی بگم
ا : بگو
ت : من عاشقت شدم و 💍💍
ت : خیلی دوست دارم ا/ت
ا : منم
پایان
اگه بعد شد ببخشید . 🙏🙏
۴۴.۵k
۲۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.