سه هفته با بدترین دشمنم توی یک ناول ترسناک گیر افتادم
سه هفته با بدترین دشمنم توی یک ناول ترسناک گیر افتادم
پارت ۱
مقدمه
از زبان آکانه:
اینجا دنیای خوناشاماس دنیایی از ظلم و ستمی و من دختری نیستم که همیشه پرنسسه و با اسب سفید دنبالم نمیان تا نجاتم بدن من اون کسی هستم که هیچکس نجاتم نمیده!
اینجا پر از استرس و ترس شده تنهام نزارین!
بهتون گفته بودم؟من آکانه یک سرباز ۱۴ سالم شاید بگین من احمقم و چرا یک سرباز شدم اما من چاره ای جز این ندارم همه براشون مهمه که شاید بمیرند یا زنده بمونن برای منم مهمه ولی کی اهمیت میده؟ و الان...
مطمئنم میمیرم!
پارت ۱
مقدمه
از زبان آکانه:
اینجا دنیای خوناشاماس دنیایی از ظلم و ستمی و من دختری نیستم که همیشه پرنسسه و با اسب سفید دنبالم نمیان تا نجاتم بدن من اون کسی هستم که هیچکس نجاتم نمیده!
اینجا پر از استرس و ترس شده تنهام نزارین!
بهتون گفته بودم؟من آکانه یک سرباز ۱۴ سالم شاید بگین من احمقم و چرا یک سرباز شدم اما من چاره ای جز این ندارم همه براشون مهمه که شاید بمیرند یا زنده بمونن برای منم مهمه ولی کی اهمیت میده؟ و الان...
مطمئنم میمیرم!
۱.۲k
۱۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.