سناریو bts تکپارتی
سناریو بی تی اس اگه مافیا باشن و ا/ت رو بدزدن و ا/ت جان تحریکشان میکند*توجه توجه ا/ت ۱۳ سالش است*
نامجون: ببین تو خیلی کوچیکی نمیخوام اذیت بشی پس لطفا تمومش کن ا/ت: اما خیلی قرمز شدیا نامی جون نامجون:( اب دهنشو قورت میده) دیگه تحمل برام نذاشتی هرچی شد تقصیره خودته ا/ت: یا ابلفض..( حرفاش با بوسه قطع شد)
جین: میدونی معنیه ف*ا*ک چیه؟ ا/ت: اره میدونم جین: منم میخوام همونکارو باتو بکنم ا/ت: برو با عمت اینکارو بکن جین: ببین بیبی دوراه داری یا با این اسلحه میمیری یا چیزی که من میگم رو گوش میکنی ا/ت: باشه بابا تسلیم ( و شب خوشی در انتظارشونه)
شوگا: اگه نمیخوای بچه دار توی این سن بشی پس بشین سرجات ا/ت: اگه نشینم اونوقت چیکار میکنی شوگا: اروم اروم نزدیک ا/ت میشه و میگه: جوری که دوست دارم تنبیه میشی پیشی کوچولومون تو راهه
جی هوپ: بیا اینجا بیب. موهاشو از لایه گوشش میده کنار اگه میخوای تنبیه نشی زود برو تو اتاقت(عصبانی) ا/ت: اخ فقط میخوام اونجایی که حرص میخوری رو ببینم جیهوپ: ببینم تو چی گفتی؟ ا/ت: همینی که شن....(حرفی ندرم)
جیمین: روت خیمه میزنه. عشقم تو که نمیخوای کارم رو ادامه بدم نه؟(بم) ا/ت: مگه کارت ادامه هم داره جیمین: اوخی بچه جون میدونی که دارم با شدت هات بودنت بدتر تحریک میشم ا/ت: چییی؟ منطورت چیه؟ جیمین: الان میفهمی ( اهم اهم)
وی: بیبی تایگر خیلی داری تحریکم میکنی یکاری نکن نتونی تا چند هفته راه بری ا/ت: یعنی پاهامو میشکنی؟ وی: اره ولی جوری که خودم میخوام ا/ت: برو کنار وی: نه بابا بیا اینجا و...
جونگ کوک: ایی دلم برات میسوزه ا/ت:چرا؟ جونگ کوک: چون قراره توی این سن دوقلو بزایی برام ا/ت: هه منم ترسیدم یوهاها جونگ کوک: بایدم از شوهرت بترسی ا/ت: عه چه جالب جونگ کوک: تازه صحنه ی جالب ترش داره شروع میشه و....(منحرف نباشیم)
🔞🔞👗👔( عه واااا زشته نگو نپرس نشنو)
نامجون: ببین تو خیلی کوچیکی نمیخوام اذیت بشی پس لطفا تمومش کن ا/ت: اما خیلی قرمز شدیا نامی جون نامجون:( اب دهنشو قورت میده) دیگه تحمل برام نذاشتی هرچی شد تقصیره خودته ا/ت: یا ابلفض..( حرفاش با بوسه قطع شد)
جین: میدونی معنیه ف*ا*ک چیه؟ ا/ت: اره میدونم جین: منم میخوام همونکارو باتو بکنم ا/ت: برو با عمت اینکارو بکن جین: ببین بیبی دوراه داری یا با این اسلحه میمیری یا چیزی که من میگم رو گوش میکنی ا/ت: باشه بابا تسلیم ( و شب خوشی در انتظارشونه)
شوگا: اگه نمیخوای بچه دار توی این سن بشی پس بشین سرجات ا/ت: اگه نشینم اونوقت چیکار میکنی شوگا: اروم اروم نزدیک ا/ت میشه و میگه: جوری که دوست دارم تنبیه میشی پیشی کوچولومون تو راهه
جی هوپ: بیا اینجا بیب. موهاشو از لایه گوشش میده کنار اگه میخوای تنبیه نشی زود برو تو اتاقت(عصبانی) ا/ت: اخ فقط میخوام اونجایی که حرص میخوری رو ببینم جیهوپ: ببینم تو چی گفتی؟ ا/ت: همینی که شن....(حرفی ندرم)
جیمین: روت خیمه میزنه. عشقم تو که نمیخوای کارم رو ادامه بدم نه؟(بم) ا/ت: مگه کارت ادامه هم داره جیمین: اوخی بچه جون میدونی که دارم با شدت هات بودنت بدتر تحریک میشم ا/ت: چییی؟ منطورت چیه؟ جیمین: الان میفهمی ( اهم اهم)
وی: بیبی تایگر خیلی داری تحریکم میکنی یکاری نکن نتونی تا چند هفته راه بری ا/ت: یعنی پاهامو میشکنی؟ وی: اره ولی جوری که خودم میخوام ا/ت: برو کنار وی: نه بابا بیا اینجا و...
جونگ کوک: ایی دلم برات میسوزه ا/ت:چرا؟ جونگ کوک: چون قراره توی این سن دوقلو بزایی برام ا/ت: هه منم ترسیدم یوهاها جونگ کوک: بایدم از شوهرت بترسی ا/ت: عه چه جالب جونگ کوک: تازه صحنه ی جالب ترش داره شروع میشه و....(منحرف نباشیم)
🔞🔞👗👔( عه واااا زشته نگو نپرس نشنو)
۱۷.۸k
۱۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.