پارت ۷
پارت ۷
زیادی مست کرده بودم و نشستم پشت فرمون مهرداد نشست کنارم و سودا سادیا و میلاد و رامتین عقب نشستن
ستین:رامتین منو تعقیر میکرد بخاطرش خدمو تغییر دادم میگفت بی پدر و مادری ...
میلاد:اگ حالت بده من یا مهرداد رانندگی کنیم ؟
ستین:نوچ ی دختره خوشحال بودم آزاد عاشقی سرم نمیشد تا اینک رامتین بهم ابراز علاقه کرد بخاطرش از سیگار گذشتم بخاطرش دور مشروب خط قرمز کشیدم شدم ی دختر آروم
مهرداد: ستین جان داری سرعتتو میبری بالا حالت خوب نیست
سودا:رامتین خیلی پستی خیلی
سادیا:اگ میلاد بین منو تو ننشسته بود همچین میکوبیدم توی دهنت ک خون بالا بیاری
میلاد:آروم باشین ی دقیقه
ستین:پسرا عاشق اینن دخترا رو گول بزنن باهاش لاس بزنن رامتین یادته گفتی اینجوری ک تو هستی معلوم نیس چند نفر بهم دست زدن مهرداد نگفتی بهش من جوری مست میکردم همه از میترسیدن تعقیراتتو تحمل کردم خدمو تغییر دادم ک فکرت درموردم عوض شع همون آدم عوضی هستی
سادیا عصبی کنان حمله ور شد ب رامتین
سادیا:آخه بی وجود چجور جرعت کردی ب خاهر من همچین حرفی بزنی کثافط
میلاد محکم سادیا رو گرف
میلاد:آروم باش همه چی تموم شده
رامتین:بزن کنار میخام پیاده شم
سریع زدم کنار
ستین:ب سلامت
رفت پایین حرکت کردم سمت خونه مهرداد اونا رو رسوندم و برگشتم خونه روی تخت دراز کشیدم و با همون وضع خابم رفت
صب چشامو باز کردم دیدم دخترا رفتن دانشگاه
ویوی سودا
زیادی مست کرده بودم و نشستم پشت فرمون مهرداد نشست کنارم و سودا سادیا و میلاد و رامتین عقب نشستن
ستین:رامتین منو تعقیر میکرد بخاطرش خدمو تغییر دادم میگفت بی پدر و مادری ...
میلاد:اگ حالت بده من یا مهرداد رانندگی کنیم ؟
ستین:نوچ ی دختره خوشحال بودم آزاد عاشقی سرم نمیشد تا اینک رامتین بهم ابراز علاقه کرد بخاطرش از سیگار گذشتم بخاطرش دور مشروب خط قرمز کشیدم شدم ی دختر آروم
مهرداد: ستین جان داری سرعتتو میبری بالا حالت خوب نیست
سودا:رامتین خیلی پستی خیلی
سادیا:اگ میلاد بین منو تو ننشسته بود همچین میکوبیدم توی دهنت ک خون بالا بیاری
میلاد:آروم باشین ی دقیقه
ستین:پسرا عاشق اینن دخترا رو گول بزنن باهاش لاس بزنن رامتین یادته گفتی اینجوری ک تو هستی معلوم نیس چند نفر بهم دست زدن مهرداد نگفتی بهش من جوری مست میکردم همه از میترسیدن تعقیراتتو تحمل کردم خدمو تغییر دادم ک فکرت درموردم عوض شع همون آدم عوضی هستی
سادیا عصبی کنان حمله ور شد ب رامتین
سادیا:آخه بی وجود چجور جرعت کردی ب خاهر من همچین حرفی بزنی کثافط
میلاد محکم سادیا رو گرف
میلاد:آروم باش همه چی تموم شده
رامتین:بزن کنار میخام پیاده شم
سریع زدم کنار
ستین:ب سلامت
رفت پایین حرکت کردم سمت خونه مهرداد اونا رو رسوندم و برگشتم خونه روی تخت دراز کشیدم و با همون وضع خابم رفت
صب چشامو باز کردم دیدم دخترا رفتن دانشگاه
ویوی سودا
۲.۰k
۲۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.