هیولای من پارت ۱
ویو ا.ت
سلام اسم من ا.ت هست من یه دختر خوشکل خوش اندام با موهای مشکی که تا کمرمه چشای سبز قد متوصت بدن سفید وتوپر ... ولی چه فایده که توی خوانوانوهده بدیم من ۱۸ سالمه پدرم وقتی ۱۵ سالم بود مرد ومن خیلی بابایی بودم مامانم یه هرزه به تمام معناست ولی پدرم خیلی دوسش داشت حتا مادرم چند بار جلوی چشم خودم وپدرم بایه مرد قرینه به بابا خیانت کرد ولی پدرم آنقدر دوسش داشت که کاری بهش نداشت تااینکه بابام خسته شد وخواست اون زن رو طلاق بده که اون زن حالا مامانم فهمید وپردمو کشت وباید مرد قمار باز مثل خودش ازدواج کرد
پرش زمانی به شب
دوباره با اون دو تا دعواکردم ( مادر وپدرش رومیگه پد ره ناتنی بابای خودش دیگه مرده)
رفتم توی اتاقم وروی تخت دراز کشیدم داشتم گریه میکردم که یه صدایی گفت
صدا: ششش آروم باش
گفتم تو کی هستی گفت من همونم که شبا باهاش حرف میزنا
ا.ت ؛ ولی اون که واقعیت نداره
صدا : ولی داره اسم من سهونه هیولای زیر تختت
اینوگفت وتوی اون تاریکی فقط میتونستم صداشو بشنوم وبه سمت من اومد
شرطا نرسیده بود ولی گزاشتم امیدوارم خوشتون بیاد
شرط پارت بعد
لایک۵
کامنت ۳
بای
سلام اسم من ا.ت هست من یه دختر خوشکل خوش اندام با موهای مشکی که تا کمرمه چشای سبز قد متوصت بدن سفید وتوپر ... ولی چه فایده که توی خوانوانوهده بدیم من ۱۸ سالمه پدرم وقتی ۱۵ سالم بود مرد ومن خیلی بابایی بودم مامانم یه هرزه به تمام معناست ولی پدرم خیلی دوسش داشت حتا مادرم چند بار جلوی چشم خودم وپدرم بایه مرد قرینه به بابا خیانت کرد ولی پدرم آنقدر دوسش داشت که کاری بهش نداشت تااینکه بابام خسته شد وخواست اون زن رو طلاق بده که اون زن حالا مامانم فهمید وپردمو کشت وباید مرد قمار باز مثل خودش ازدواج کرد
پرش زمانی به شب
دوباره با اون دو تا دعواکردم ( مادر وپدرش رومیگه پد ره ناتنی بابای خودش دیگه مرده)
رفتم توی اتاقم وروی تخت دراز کشیدم داشتم گریه میکردم که یه صدایی گفت
صدا: ششش آروم باش
گفتم تو کی هستی گفت من همونم که شبا باهاش حرف میزنا
ا.ت ؛ ولی اون که واقعیت نداره
صدا : ولی داره اسم من سهونه هیولای زیر تختت
اینوگفت وتوی اون تاریکی فقط میتونستم صداشو بشنوم وبه سمت من اومد
شرطا نرسیده بود ولی گزاشتم امیدوارم خوشتون بیاد
شرط پارت بعد
لایک۵
کامنت ۳
بای
۳.۲k
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.