black dream p19
مشغول خوردن شد و با ولع تند تند میخورد
ظرف خالی رو روی میز گذاشت و نفس عمیقی کشید
" ببینم تو مافیایی؟" a,t
شلیک خنده هاش سکوت خونه رو کشت
" مافیا؟ فیک زیاد میخونی بچه" jk
پوزخند صدا داری زد و با پرویی جلوش دست به سینه ایستاد
" آخه مثل اونا همون قدر عوضی و بی رحمی واسه همین گفتم" a,t
از روی صندلی بلند شد و کمی بهش نزدیک شد
" تو فکر مافیام پس حواست باشه یه وقت جلوی سگام نندازمت" jk
چند قدم دور شد و یه لحظه ایستاد
" یه قهوه برام بیار طبقه پایین " jk
با حرص قهوه رو آماده کرد و طبقه پایین رفت ، با دیدن استخر بزرگ و مجهز چشماش کمی بزرگ شد
کمی چشماش دور تا دور گشت تا بالاخره جئون رو پیدا کرد
لبه استخر نشسته بود و با بالای تنه برهنه پاهاش رو توی آب گذاشته بود
المنت هارو روشن کرد تا آب کمی گرم بشه
"تموم شد زل زدنت؟" jk
کمی سرش رو تکون داد و متوجه چهره طلبکار جئون شد ، با حرص جلو رفت و فنجون قهوه رو دستش داد
مشغول خوردن شد که فکر شیطانی به ذهنش خطور کرد
با بلند شدن جئون ، کمی جلو رفت و هولش داد توی آب
بخاطر حواس پرتی اون خیلی راحت سر خورد و توی آب افتاد
سرمای آب لرز رو به تنش انداخت و با آبرویی بالا افتاده
صدای خنده ات توی اتاق می پیچد و دستش رو گذاشت روی دلش
پوزخند جئون باعث شد کمی خنده اش قطع بشه
خم شد روی صورتش و با لحن مسخره ای لب زد
" آقا غوله ، خیلی ضعیفی چرا غذا نمیخوری یکم جون بگیری؟"a,t
با یه حرکت ات رو روی هوا گرفت و داخل آب آورد جوری که اگه کمی دستش رو خم میکرد وارد آب میشد (یعنی بغلش کرد آوردش توی استخر و اگه دستاش و آزاد کنه خیس میشه امیداورم گرفته باشید چی میگم )
کمی دستش رو پایین آورد که آب سرد به مچ پاش خورد و جیغ آرومی کشید
" خب حالا خودت بگو بخاطر زبون درازت توی آب بکنمت ؟"jk
ظرف خالی رو روی میز گذاشت و نفس عمیقی کشید
" ببینم تو مافیایی؟" a,t
شلیک خنده هاش سکوت خونه رو کشت
" مافیا؟ فیک زیاد میخونی بچه" jk
پوزخند صدا داری زد و با پرویی جلوش دست به سینه ایستاد
" آخه مثل اونا همون قدر عوضی و بی رحمی واسه همین گفتم" a,t
از روی صندلی بلند شد و کمی بهش نزدیک شد
" تو فکر مافیام پس حواست باشه یه وقت جلوی سگام نندازمت" jk
چند قدم دور شد و یه لحظه ایستاد
" یه قهوه برام بیار طبقه پایین " jk
با حرص قهوه رو آماده کرد و طبقه پایین رفت ، با دیدن استخر بزرگ و مجهز چشماش کمی بزرگ شد
کمی چشماش دور تا دور گشت تا بالاخره جئون رو پیدا کرد
لبه استخر نشسته بود و با بالای تنه برهنه پاهاش رو توی آب گذاشته بود
المنت هارو روشن کرد تا آب کمی گرم بشه
"تموم شد زل زدنت؟" jk
کمی سرش رو تکون داد و متوجه چهره طلبکار جئون شد ، با حرص جلو رفت و فنجون قهوه رو دستش داد
مشغول خوردن شد که فکر شیطانی به ذهنش خطور کرد
با بلند شدن جئون ، کمی جلو رفت و هولش داد توی آب
بخاطر حواس پرتی اون خیلی راحت سر خورد و توی آب افتاد
سرمای آب لرز رو به تنش انداخت و با آبرویی بالا افتاده
صدای خنده ات توی اتاق می پیچد و دستش رو گذاشت روی دلش
پوزخند جئون باعث شد کمی خنده اش قطع بشه
خم شد روی صورتش و با لحن مسخره ای لب زد
" آقا غوله ، خیلی ضعیفی چرا غذا نمیخوری یکم جون بگیری؟"a,t
با یه حرکت ات رو روی هوا گرفت و داخل آب آورد جوری که اگه کمی دستش رو خم میکرد وارد آب میشد (یعنی بغلش کرد آوردش توی استخر و اگه دستاش و آزاد کنه خیس میشه امیداورم گرفته باشید چی میگم )
کمی دستش رو پایین آورد که آب سرد به مچ پاش خورد و جیغ آرومی کشید
" خب حالا خودت بگو بخاطر زبون درازت توی آب بکنمت ؟"jk
۴۲.۳k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.