پارت نهم💚✨
پارت نهم💚✨
×ندیمه صدامون میکنه بیا بریم
÷اوهوم بریم
خوب ویو ا/ت
وای خیلی خوشحالم خیلی خیلی خیلی خوشحالم آخه تهیونگ هم دوستم داره یوهوووووووووووووووووووووووو
-ااا ندیمه صدامون کرد بیا بریم ا/ت اوهوم
+باشه
× خوب میبینم که شما هم به نتیجه رسیدید(به ا/ت چشمک میزنه)
+ هی ف.فکر کنم(سرخ میشه)
-بیایید بریم داخل
(همگی رفتن داخل )
پ/ا:خوب چی شد؟
پ/ت:فکر میکنم به همون چیزی که میخواستیم رسیدیم
م/ا:خوب بچه ها دیگه وقت خوابه تهیونگ جان اتاق ا/ت بخواب و نابی جان هم اتاق جونگکوک بخواب
+ حالا عجله ای نبود
پ/ا:ا/ت چشمت رو نشنیدم
+چشم پدر
م/ا: وقت خوابه بچه ها مهمان هاتون رو راهنمایی کنید
×+چشم بفرمایید
(اتاق ا/ت و جونگکوک رو به رو همه)
×شب بخیر ببین آقا پسر حواست به این خواهر من باشه
ها ا/ت اذیتت بهم بگو
-شب بخیر ببین آقا پسر حواست به این خواهر من باشه
ها نابی اذیتت بهم بگو(ادای جونگکوک رو در آورد)
+-×÷(خندهههه)
-چه اتاق قشنگی داری ا/ت
+ ام ممنون راحت باش باشه؟
-ا/ت فقط تعجب نکن خیلی وقته منتظرم باشه؟
+چی.......
(تهیونگ محکم ا/ت رو بغل میکنه)
ویو ا/ت
یهو تهیونگ بغلم کرد دهنم از تعجب باز مونده بود آخه یه ذره زود بود منم متقابلاً بغلش کردم واقعاً بدن گرمی داشت از بغل همدیگه در اومدیم
+خوب حالا باید یه فکری برای خواب کنیم
-کاری نداره
ویو تهیونگ
میدونم با این کاری که میخوام انجام بدم دهنش از تعجب باز میمونه
لایککککک
×ندیمه صدامون میکنه بیا بریم
÷اوهوم بریم
خوب ویو ا/ت
وای خیلی خوشحالم خیلی خیلی خیلی خوشحالم آخه تهیونگ هم دوستم داره یوهوووووووووووووووووووووووو
-ااا ندیمه صدامون کرد بیا بریم ا/ت اوهوم
+باشه
× خوب میبینم که شما هم به نتیجه رسیدید(به ا/ت چشمک میزنه)
+ هی ف.فکر کنم(سرخ میشه)
-بیایید بریم داخل
(همگی رفتن داخل )
پ/ا:خوب چی شد؟
پ/ت:فکر میکنم به همون چیزی که میخواستیم رسیدیم
م/ا:خوب بچه ها دیگه وقت خوابه تهیونگ جان اتاق ا/ت بخواب و نابی جان هم اتاق جونگکوک بخواب
+ حالا عجله ای نبود
پ/ا:ا/ت چشمت رو نشنیدم
+چشم پدر
م/ا: وقت خوابه بچه ها مهمان هاتون رو راهنمایی کنید
×+چشم بفرمایید
(اتاق ا/ت و جونگکوک رو به رو همه)
×شب بخیر ببین آقا پسر حواست به این خواهر من باشه
ها ا/ت اذیتت بهم بگو
-شب بخیر ببین آقا پسر حواست به این خواهر من باشه
ها نابی اذیتت بهم بگو(ادای جونگکوک رو در آورد)
+-×÷(خندهههه)
-چه اتاق قشنگی داری ا/ت
+ ام ممنون راحت باش باشه؟
-ا/ت فقط تعجب نکن خیلی وقته منتظرم باشه؟
+چی.......
(تهیونگ محکم ا/ت رو بغل میکنه)
ویو ا/ت
یهو تهیونگ بغلم کرد دهنم از تعجب باز مونده بود آخه یه ذره زود بود منم متقابلاً بغلش کردم واقعاً بدن گرمی داشت از بغل همدیگه در اومدیم
+خوب حالا باید یه فکری برای خواب کنیم
-کاری نداره
ویو تهیونگ
میدونم با این کاری که میخوام انجام بدم دهنش از تعجب باز میمونه
لایککککک
۲۴.۱k
۲۴ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.