پارت 12 اوای عشق

پارت 12 اوای عشق

#کوک
نامجون:واوووو...کوکی...این دختر چرا انقد خوشکله ....من احساس کردم ..عروسکه...
-جیمین:م.منممممممم......پسرررر چرا این دختر انقد خوشکله ....ای خدااااا.....
-وی:یااا....موهاش چقد بلنده....
-من:دردددد چشماتون روو درویش کنید ......عوضی ها....
-جیهوپ:اه ه ه ه ه ه .....غیرتی شدی😂😅...واووووو
-من:بچها فعلا یکم ساکت باشید ....چون الان خوابیده......
#رکسانا:
صدای چنتا پسر میومد..چقد صداشون اشناست....چشمام رو یکم باز کردم ....نهههه این همه پسر اینجا چیکار میکنن.....
زود بلند شدم ....که همه شون تعجب کردن...
-من: امم..من اینجا چیکار میکنم....میشه یکی بهم بگه...
-کوکی:امم ..خب تو بیهوش شده بودی منم اوردمت اینجا...
-من:من!!بیهوشی....واا برای چی....
-کوک:فک کنم بخاطر اینکه خسته بودی و به خودت استراحت ندادی....
-من:اوو....پس ببخشید ساعت چنده....
-جیهوپ:ساعت 9:30
-من:اه ...خاک تو سرمم ....چرا بیدارم نکردین ....امروز معلوم میشه که کی ایدول میشه اوففف....... تمرین رپم چی.....(گریم گرفته بود😣😳😦)
-وی:مگه تو رپری....؟
-من:من هم رقصنده اصلیم ...هم رپر اصلی ....هم ووکالیست اصلی.....
-جین:اووووو پس خیلی صدات خوبه که اینجوری همه کار های اصلی رو بهت دادن...
-من:فقط من نیستم دوستامم مثل من صدا های مختلفی دارن...من به چشم اونا هیچی نیستم .. ......
-نامجون:پس یکم برامون بخون..
-من:اخه الان باید برم ..نمیشه
-نامجون:اگه برامون بخونی من مشکلاتت رو هم بهت میگم...
-من:واقعااااا .....پس باشه ....الان میخونمم ....
چشمام رو بستم یه نفس عمیق کشیدم ....خب رکسانا تو میتونی...یک دو سه ....شروع کردم به خوندن ...اهنگ رپ شوگا رو میخوندم.....بعد از دو دقیقه خوندن چشمام رو باز کردممم....
که..................
دوستای گلم لایک و کامنت یاد تون نره وه درباره تم جدید نظر بدید
💕💕💕