لج یا نفرت(۳)
که یهو جیهوپ اومد داخل.جیهوپ. جینا قراره فردا ازت یه چند تا عکس بگیریم با اعضا تا وقتی که معرفیت می کنیم واسه آرمی ها اون عکسارو تو توییتر بزاریم(لبخند گرم)
جینا. و واقعا(ذوق)
هوپی. آره ولی واست یه خبر بد دارم ، بلکه هم خوب(لبخند ضایع)
جینا . هر چی هم باشه نمی تونه الان ناراحتم کنه(ذوق زده)
هوپی. خوب ببین فردا با هر کدوم از اعضا قراره تنهایی عکس بگیری و خب با کوکم تنها باید عکس بگیری(لبخند ضایع )
جینا. می دونی چیه اشتباه کردم الان واقعا از ذوقم خورد(کلافه)
که یهو کوک اومد داخل
کوک. از ذوق نخوره منم از این کار راضی نیستم پس برو به استف ها بگو نمی خوای عضو گروه بشی(پوزخند و مغرور)
جینا. هع نخیرم اونقدرام راحت طلب نیستم می تونم با یه پرنس یخی عکس بگیرم(پوزخند و لج)
کوک. هوفف(نفس کلافه) تو الان به بزرگترت گفتی یخ؟
جینا. بزرگ ترم هع(پوزخند)تو حتی از خواهر کوچیکترم بچتری
کوک . یاااا داری خیلی هویج می خوری ها موش
جینا . ت تو(عصبی)
هوپی که داشت تموم مدت از خنده جر می خورد خواست جلوی دعوا رو بگیره پس گفت
هوپی. دوتانوم بس کنید.کوک آماده شو بریم خوابگاه.و تو جینا امروز برو خونت از فردا قراره بیای خوابگاه
جینا.ممنونم هیونگ
کوک یه زیر لب از حرص ادای جینا رو در اورد(ممنونم هیونگ)
جینا. هم یه پوفی گفت و رفت خونه
فلش بک به فردا
جینا ویو. مثل همیشه یه چیزی کوفت کردم(شیر توتفرنگی وکاپ کیک) و رفتم به سمت کمپانی که یه استف با عجله اومد پیشم( استف=&)
&سلام خانم کیم زود باشید بیاید باید عجله کنیم لباستون تو اتاقتون و باید میکاپ کنی
جینا. ها من رو کجا دارین می برین(استف از دستش گرفته داره می کشتش)
خوب فلش بک به وقتی که جینا کارش تموم شد و رفت به سمت اتاقی که همه ی اعضا اونجا هستش
جینا ویو آروم در و زدم و وارد شدم که همه بهم زول زدن و خوب این معذب کننده بود آروم یه تعظیم کردم و بعد گفتم
جینا. چیزی رو صورتم هست (معذب و هول شده)(کوک به جینا نگاه نمی کنه )
جیمین. من که چیزی جزء زیبایی نمی بینم
که ته به شونه ی جیمین ضربه زدو گفت
ته.جیمینا بسته اون عضو هشتمه باهاش کم لاس بزن(خنده)
فلش بک سر عکاسی
جینا به خوبی با اعضا عکس گرفت ولی وقتی به نوبت کوک رسید مضطرب بود
جینا رفت پیش کوک وایستاد.
&کوک نظرت چیه نزدیک جینا بری؟
&اصلا از کمرش بگیر
جینا. چ چی(تعجب)
جینا. و واقعا(ذوق)
هوپی. آره ولی واست یه خبر بد دارم ، بلکه هم خوب(لبخند ضایع)
جینا . هر چی هم باشه نمی تونه الان ناراحتم کنه(ذوق زده)
هوپی. خوب ببین فردا با هر کدوم از اعضا قراره تنهایی عکس بگیری و خب با کوکم تنها باید عکس بگیری(لبخند ضایع )
جینا. می دونی چیه اشتباه کردم الان واقعا از ذوقم خورد(کلافه)
که یهو کوک اومد داخل
کوک. از ذوق نخوره منم از این کار راضی نیستم پس برو به استف ها بگو نمی خوای عضو گروه بشی(پوزخند و مغرور)
جینا. هع نخیرم اونقدرام راحت طلب نیستم می تونم با یه پرنس یخی عکس بگیرم(پوزخند و لج)
کوک. هوفف(نفس کلافه) تو الان به بزرگترت گفتی یخ؟
جینا. بزرگ ترم هع(پوزخند)تو حتی از خواهر کوچیکترم بچتری
کوک . یاااا داری خیلی هویج می خوری ها موش
جینا . ت تو(عصبی)
هوپی که داشت تموم مدت از خنده جر می خورد خواست جلوی دعوا رو بگیره پس گفت
هوپی. دوتانوم بس کنید.کوک آماده شو بریم خوابگاه.و تو جینا امروز برو خونت از فردا قراره بیای خوابگاه
جینا.ممنونم هیونگ
کوک یه زیر لب از حرص ادای جینا رو در اورد(ممنونم هیونگ)
جینا. هم یه پوفی گفت و رفت خونه
فلش بک به فردا
جینا ویو. مثل همیشه یه چیزی کوفت کردم(شیر توتفرنگی وکاپ کیک) و رفتم به سمت کمپانی که یه استف با عجله اومد پیشم( استف=&)
&سلام خانم کیم زود باشید بیاید باید عجله کنیم لباستون تو اتاقتون و باید میکاپ کنی
جینا. ها من رو کجا دارین می برین(استف از دستش گرفته داره می کشتش)
خوب فلش بک به وقتی که جینا کارش تموم شد و رفت به سمت اتاقی که همه ی اعضا اونجا هستش
جینا ویو آروم در و زدم و وارد شدم که همه بهم زول زدن و خوب این معذب کننده بود آروم یه تعظیم کردم و بعد گفتم
جینا. چیزی رو صورتم هست (معذب و هول شده)(کوک به جینا نگاه نمی کنه )
جیمین. من که چیزی جزء زیبایی نمی بینم
که ته به شونه ی جیمین ضربه زدو گفت
ته.جیمینا بسته اون عضو هشتمه باهاش کم لاس بزن(خنده)
فلش بک سر عکاسی
جینا به خوبی با اعضا عکس گرفت ولی وقتی به نوبت کوک رسید مضطرب بود
جینا رفت پیش کوک وایستاد.
&کوک نظرت چیه نزدیک جینا بری؟
&اصلا از کمرش بگیر
جینا. چ چی(تعجب)
۱۰.۵k
۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.