وانشات خونآشامی ~آشنایی خونین~pt3
حول شده بودی
نمیدونستی چیکار کنی
نشستی و تکیه دادی به ماشین
یکم نشستی
پاشدی وسایلاتو گذاشتی ماشینی
سوار شدی رفتی
شب بود
رسیدی خونه
همین که درو باز کردی
همه ریختن روت
جیهیو: وای ا. ت.... چی شده..... وای
بین: واقعا خیلی جرات داری
سانها: چقدر آسیب دیدی چی شده
نایون:... من برم جعبه کمک های اولیه رو بیارم
جیهیو: اره زود باش
رفتی رو کاناپه نشستی.... چیزی نمیگفتی
نایون زخماتو پانسمان کرد
و پاشدی
جیهیو: چرا نمی گی چی شده
اروم گفتی: هیچی...... فقط خستم میخام بخابم....
نایون: پیدا کردی؟...
ا. ت: اره....
که همه جیغ کشیدن: واقعا!
نمیدونستی چیکار کنی
نشستی و تکیه دادی به ماشین
یکم نشستی
پاشدی وسایلاتو گذاشتی ماشینی
سوار شدی رفتی
شب بود
رسیدی خونه
همین که درو باز کردی
همه ریختن روت
جیهیو: وای ا. ت.... چی شده..... وای
بین: واقعا خیلی جرات داری
سانها: چقدر آسیب دیدی چی شده
نایون:... من برم جعبه کمک های اولیه رو بیارم
جیهیو: اره زود باش
رفتی رو کاناپه نشستی.... چیزی نمیگفتی
نایون زخماتو پانسمان کرد
و پاشدی
جیهیو: چرا نمی گی چی شده
اروم گفتی: هیچی...... فقط خستم میخام بخابم....
نایون: پیدا کردی؟...
ا. ت: اره....
که همه جیغ کشیدن: واقعا!
۴۳.۳k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.