فیک جونگ کوک فصل ۲ پارت ۱۷
۲ هفته بعد
از زبان ا/ت
الان ۲ هفتس که از کوک خبری نشده تهیونگ منو و یونا و جونگ سو رو آورده تو ی روستا که خیلی قدیمیه و اصلا هیچ جای نقشه ی کره ثبت نشده نامجون داره دنبال کوک میگرده تهیونگ هم برگشته به همون محله قدیمیه و منم بخاطر نبودن کوک اصلا حالم خوب نیست فقط گریه میکنم و بیچاره یونا مجبوره مراقب جونگ سو باشه و فقط امید وارم بلایی سر کوک نیومده باشه وگرنه خودم و میکشم
پایان از زبان ا/ت
جونگ کوک ویو
(بچه اینجا منظورم به از زبان کوک نیست و منظورم به جایی که کوک هست هستش)
×تو دست و پا چلفتی میخواستی از دست من در بری اشکال نداره ولی حالا که موفق نشدی باید تنبیه بشی چطوره با ۵۰ ضربه شلاق تو نیم ساعت شروع کنیم و هر وقت تو درست نشمردی دوباره از اول شروع کنیم
_هه فکر کردی تسلیم میشم
کور خوندی
×که اینطور پس شروع کنید
×بشمرررررررر
_یک
_دو
_سه
_چهار
نیم ساعت بعد
×چند بار اشتباه کرد
علامت فردی که کوک رو میزد/
/۴ بار آقا
×چند تا کتک خورد
_۱۱۸ تا
×چرا از حال رفته
فقط دوس دارم بمیره
وای به حالته
/ببخشید آقا
۲ روز بعد
×چرا هنوز به هوش نیومده هاااااا(داد)
/نمیدونم آقا
×آماده کن میبریمش بیمارستان
/ولی بی ولی
پایان کوک ویو
&ته بدو بیاااا بدو
÷چی شده
&تو ی بیمارستان ی نفر به اسم جونگ کوک بستری شده
از زبان ا/ت
الان ۲ هفتس که از کوک خبری نشده تهیونگ منو و یونا و جونگ سو رو آورده تو ی روستا که خیلی قدیمیه و اصلا هیچ جای نقشه ی کره ثبت نشده نامجون داره دنبال کوک میگرده تهیونگ هم برگشته به همون محله قدیمیه و منم بخاطر نبودن کوک اصلا حالم خوب نیست فقط گریه میکنم و بیچاره یونا مجبوره مراقب جونگ سو باشه و فقط امید وارم بلایی سر کوک نیومده باشه وگرنه خودم و میکشم
پایان از زبان ا/ت
جونگ کوک ویو
(بچه اینجا منظورم به از زبان کوک نیست و منظورم به جایی که کوک هست هستش)
×تو دست و پا چلفتی میخواستی از دست من در بری اشکال نداره ولی حالا که موفق نشدی باید تنبیه بشی چطوره با ۵۰ ضربه شلاق تو نیم ساعت شروع کنیم و هر وقت تو درست نشمردی دوباره از اول شروع کنیم
_هه فکر کردی تسلیم میشم
کور خوندی
×که اینطور پس شروع کنید
×بشمرررررررر
_یک
_دو
_سه
_چهار
نیم ساعت بعد
×چند بار اشتباه کرد
علامت فردی که کوک رو میزد/
/۴ بار آقا
×چند تا کتک خورد
_۱۱۸ تا
×چرا از حال رفته
فقط دوس دارم بمیره
وای به حالته
/ببخشید آقا
۲ روز بعد
×چرا هنوز به هوش نیومده هاااااا(داد)
/نمیدونم آقا
×آماده کن میبریمش بیمارستان
/ولی بی ولی
پایان کوک ویو
&ته بدو بیاااا بدو
÷چی شده
&تو ی بیمارستان ی نفر به اسم جونگ کوک بستری شده
۳۵.۷k
۰۱ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.