پارت چهارم
پارت چهارم
از خواب پاشدم رفتم دست و صورتم و شستم بعد رفتم صبحونه خوردم رفتم پیش مامانم گفتم من امروز میرم تو مجتمع سر تکون داد و بهم گفت مواظب باش میری
گفتم : باشه مواظبم
بعد چند ساعت که کارامو کردم رفتم پایین توی مجتمع داشتم همینجوری راه میرفتم که یه پسر بچه رو دیدم رو درخت نشسته گفتم مواظب باس نیوفتی
گفت نه چیزیم نمیشه بعد رفتم داشتم همینجوری دور استخر راه میرفتم پسرارو میدیدم که توی آب شنا میکنن همینجوری که میرفتم رسیدم به بلوک ۱۰ چند تا پسر اونجا بودن یکیشون از من بزرگتر بود تا منو دید اومد پیشم بهم گفت میای دوست شیم نگاش کردمو یکم فکر کردم گفتم باشه دوست شیم
گفتم : اسمت چیه ؟
گفت : اسمم بردیاس اسم تو چیه ؟
گفتم : اسم من آواس
گفت : یعنی صدا چه اسم خفنی
گفتم : آره
بعد منو برد یه جایی که میز و صندلی داشت نشستیم و داشت از یه پسر میگفت که اسمش باربد و رو همه کراش میزنه منم کنجکاو شدم گفتم : الان کجاس ؟
گفت : خونشون
گفتم : مگه خونشون اینجا نیست گفت نه گفت فردا میاد بهت نشونش میدم منم که کنجکاوه گفتم باشه
ادامه دارد
................
از خواب پاشدم رفتم دست و صورتم و شستم بعد رفتم صبحونه خوردم رفتم پیش مامانم گفتم من امروز میرم تو مجتمع سر تکون داد و بهم گفت مواظب باش میری
گفتم : باشه مواظبم
بعد چند ساعت که کارامو کردم رفتم پایین توی مجتمع داشتم همینجوری راه میرفتم که یه پسر بچه رو دیدم رو درخت نشسته گفتم مواظب باس نیوفتی
گفت نه چیزیم نمیشه بعد رفتم داشتم همینجوری دور استخر راه میرفتم پسرارو میدیدم که توی آب شنا میکنن همینجوری که میرفتم رسیدم به بلوک ۱۰ چند تا پسر اونجا بودن یکیشون از من بزرگتر بود تا منو دید اومد پیشم بهم گفت میای دوست شیم نگاش کردمو یکم فکر کردم گفتم باشه دوست شیم
گفتم : اسمت چیه ؟
گفت : اسمم بردیاس اسم تو چیه ؟
گفتم : اسم من آواس
گفت : یعنی صدا چه اسم خفنی
گفتم : آره
بعد منو برد یه جایی که میز و صندلی داشت نشستیم و داشت از یه پسر میگفت که اسمش باربد و رو همه کراش میزنه منم کنجکاو شدم گفتم : الان کجاس ؟
گفت : خونشون
گفتم : مگه خونشون اینجا نیست گفت نه گفت فردا میاد بهت نشونش میدم منم که کنجکاوه گفتم باشه
ادامه دارد
................
۸۹۵
۰۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.