لیسا:یاااااا این حساب نیییسسستتت
لیسا:یاااااا این حساب نیییسسستتت
جونکوک:چرا حسابه
لیسا:بیا یه بار دیگه بازی کنیم.
جونکوک:باشه ولی بازم میبرم.
رزی:یااااااااااا.جیمیناااا
جیمین:مرززززززززززززززززز، چه مرگته؟
رزی:حاضر تا یه ماه نه تا یه سال ظرف های خونه رو بشورم ولی از این دوتا نگهداری نکنم. دست جیمین رو میگیره و میگه:جان جدت برو حواست به اینا باشه
جیمین:اوکی.میره رو مبل و میگه:خب جونکوکی یه دسته بده منم بازی کنم
جونکوک:بیا هیونگ
وسط بازی...
لیسا:هع من رسیدم تو هنوز موندی جونکوک
جونکوک:نگران نباش بازم میبرم
لیسا:آره با تقلب
جونکوک:یااااا اصلا هم با تقلب نبود
جیمین:من بردم!!!
جونکوک و لیسا :وادافاخ؟!!! چیییشششدد؟؟
صدای زنگ:..
رزی:آخیش بالاخره مامان و بابا اومدن. و درو وا میکنه
جیسو:سلام دخترم.دلم برات تنگ شده بود.
رزی:مامان تروخدا منو از دست این دوتا نجات بده از صبح تا حالا براماع اعصاب نزاشتن
جونکوک:اوما دلم برات تنگ شده بود.
جیمین:سلام مامان سلام بابا
لیسا:سلام مامان.
جیسو همشونو بقل میکنه و میگه:باباتون الان ماشین رو پارک میکنه و میاد شما برید داخل
نامجون:سلام
بچه ها:سلام بابا
رزی:بابا این دوتا کوچولو ها اعصاب واسم نزاشتن. از صبحه دارن سر اینکه کی برده دعوا میکنن
جونکوک:اولا ما بچه نیستیم من و لیسا۱۹ سالمونه و تو هم فقط ۴ سال ازمون بزرگ تری.
لیسا:بله دوما خب جونکوک خان نباید تقلب میکرد
جیمین:😑😑ای بابا دوباره شروع شد😑😫
جونکوک:نه خیرم من تقلب نکردمم
نامجون:باشه حالا برین درستونو بخونید
رفتن تو اتاق جونکوک و شروع کردن حل کردن مساحت و حجم استوانه
(اینی که الان میگم داستان دعوای هر روز منو دوستم سر حل کردن همیناست فقط من مثل لیسا ام🤣)
لیسا:هی جونکوکا
جونکوک:چیه
لیسا:بیا ببینیم که سریع تر میتونه حل کنه
جونکوک:اوکی بریم
لیسا:اولی با شعاع ۱۰و ارتفاع ۲۰
جونکوک:خب ده ضربدره ده ضربدر ۳/۱۴ ضربدر...... میشه ۶۲۸ به علاوه ی
لیسا :۱۲۵۶ که میشه
جونکوک:تو غلط میکنی در بیاری*داد*
لیسا:که میشه ۱۸۸۴*داد بلند تر*
جیسو:😶😑اونجا چه خبره؟
نامجون:نمیدونم گفتم برن درس بخونن که انقدر با هم دعواشون نشه
رزی و جیمین همینطور که تو اینستا بودن گفتن:نگران نباشید دارن مساحت استوانه حل میکنن
جیسو:؟؟!!! 😐😲چی؟
جیمین:من میرم فیلم بگیرم تا تموم نشده😆
رزی:وایسا منم بیام😆
جونکوک داره با شونه لیسا رو هل میده و لیسا هم متقابلا هلش میده که لیسا میگه:در آوردم!!*داد*
جونکوک:تو غلط کردییی*داد*اه!اصلا من دیگه با تو تمرین حل نمیکنم
لیسا:چیونگ داری از چی فیلم میگیری؟
رزی:هیچی..
لیسا:اونو بده به من
رزی:نمیدم.و میدوئه سمت در و میره جیمین هم دنبالش میره
جونکوک:با اینکه از این حرف متنفرم ولی به نظرم باید هم کاری کنیم
جونکوک:چرا حسابه
لیسا:بیا یه بار دیگه بازی کنیم.
جونکوک:باشه ولی بازم میبرم.
رزی:یااااااااااا.جیمیناااا
جیمین:مرززززززززززززززززز، چه مرگته؟
رزی:حاضر تا یه ماه نه تا یه سال ظرف های خونه رو بشورم ولی از این دوتا نگهداری نکنم. دست جیمین رو میگیره و میگه:جان جدت برو حواست به اینا باشه
جیمین:اوکی.میره رو مبل و میگه:خب جونکوکی یه دسته بده منم بازی کنم
جونکوک:بیا هیونگ
وسط بازی...
لیسا:هع من رسیدم تو هنوز موندی جونکوک
جونکوک:نگران نباش بازم میبرم
لیسا:آره با تقلب
جونکوک:یااااا اصلا هم با تقلب نبود
جیمین:من بردم!!!
جونکوک و لیسا :وادافاخ؟!!! چیییشششدد؟؟
صدای زنگ:..
رزی:آخیش بالاخره مامان و بابا اومدن. و درو وا میکنه
جیسو:سلام دخترم.دلم برات تنگ شده بود.
رزی:مامان تروخدا منو از دست این دوتا نجات بده از صبح تا حالا براماع اعصاب نزاشتن
جونکوک:اوما دلم برات تنگ شده بود.
جیمین:سلام مامان سلام بابا
لیسا:سلام مامان.
جیسو همشونو بقل میکنه و میگه:باباتون الان ماشین رو پارک میکنه و میاد شما برید داخل
نامجون:سلام
بچه ها:سلام بابا
رزی:بابا این دوتا کوچولو ها اعصاب واسم نزاشتن. از صبحه دارن سر اینکه کی برده دعوا میکنن
جونکوک:اولا ما بچه نیستیم من و لیسا۱۹ سالمونه و تو هم فقط ۴ سال ازمون بزرگ تری.
لیسا:بله دوما خب جونکوک خان نباید تقلب میکرد
جیمین:😑😑ای بابا دوباره شروع شد😑😫
جونکوک:نه خیرم من تقلب نکردمم
نامجون:باشه حالا برین درستونو بخونید
رفتن تو اتاق جونکوک و شروع کردن حل کردن مساحت و حجم استوانه
(اینی که الان میگم داستان دعوای هر روز منو دوستم سر حل کردن همیناست فقط من مثل لیسا ام🤣)
لیسا:هی جونکوکا
جونکوک:چیه
لیسا:بیا ببینیم که سریع تر میتونه حل کنه
جونکوک:اوکی بریم
لیسا:اولی با شعاع ۱۰و ارتفاع ۲۰
جونکوک:خب ده ضربدره ده ضربدر ۳/۱۴ ضربدر...... میشه ۶۲۸ به علاوه ی
لیسا :۱۲۵۶ که میشه
جونکوک:تو غلط میکنی در بیاری*داد*
لیسا:که میشه ۱۸۸۴*داد بلند تر*
جیسو:😶😑اونجا چه خبره؟
نامجون:نمیدونم گفتم برن درس بخونن که انقدر با هم دعواشون نشه
رزی و جیمین همینطور که تو اینستا بودن گفتن:نگران نباشید دارن مساحت استوانه حل میکنن
جیسو:؟؟!!! 😐😲چی؟
جیمین:من میرم فیلم بگیرم تا تموم نشده😆
رزی:وایسا منم بیام😆
جونکوک داره با شونه لیسا رو هل میده و لیسا هم متقابلا هلش میده که لیسا میگه:در آوردم!!*داد*
جونکوک:تو غلط کردییی*داد*اه!اصلا من دیگه با تو تمرین حل نمیکنم
لیسا:چیونگ داری از چی فیلم میگیری؟
رزی:هیچی..
لیسا:اونو بده به من
رزی:نمیدم.و میدوئه سمت در و میره جیمین هم دنبالش میره
جونکوک:با اینکه از این حرف متنفرم ولی به نظرم باید هم کاری کنیم
۲.۷k
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.