گرگ سیاه
و بعد از اتاق رفت بیرون
& ا/تتتتت خوبییییییی
+گریه
( پرش زمانی )
شب شده بود و جلوی بهم کمک کرد
که بیام اتاق کمی استراحت کردم
و جای سوختگی خیلی درد میکرد
من دیگه نمی تونم آزاد باشم
نمی اونم راحت زندگی کنم
جلوی آینه به خودم نگاه کردم
چشم پف کرده ، سیاهی چشم،
سوختگی روی پوست
هه خیلی زندگی خوبی دارم
عالیه معلوم نیست اون
پدر لعنتیم داره چیکار میکنه
دخترش رو بخاطر یه قلمرو ول کرد
& ا/تتتتت خوبییییییی
+گریه
( پرش زمانی )
شب شده بود و جلوی بهم کمک کرد
که بیام اتاق کمی استراحت کردم
و جای سوختگی خیلی درد میکرد
من دیگه نمی تونم آزاد باشم
نمی اونم راحت زندگی کنم
جلوی آینه به خودم نگاه کردم
چشم پف کرده ، سیاهی چشم،
سوختگی روی پوست
هه خیلی زندگی خوبی دارم
عالیه معلوم نیست اون
پدر لعنتیم داره چیکار میکنه
دخترش رو بخاطر یه قلمرو ول کرد
۵.۰k
۰۶ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.