پارت ۴
دیگه طاقت نیاوردم پس
سونگمین: بیبی
ا/ت:بله؟
که رسیدیم
سونگمین تو ذهنش: وات دا فاکککک یه دیقه ما اومدیم الله و اکبر
ا/ت:پیاده شو دیگه
سونگمین:ام چیزه ام باشه باشه (خنده یه ضایع)
رفتیم تو خونه و ا/ت رفت لباس راحتی بپوشه و مهمتر از همه الان وقتش بود وقت شیطنت یاح یاح یاح یاح یاح خب بسه دیگه رفتم پس تو اتاق
سونگمین: بیبی
ا/ت:بله؟
که رسیدیم
سونگمین تو ذهنش: وات دا فاکککک یه دیقه ما اومدیم الله و اکبر
ا/ت:پیاده شو دیگه
سونگمین:ام چیزه ام باشه باشه (خنده یه ضایع)
رفتیم تو خونه و ا/ت رفت لباس راحتی بپوشه و مهمتر از همه الان وقتش بود وقت شیطنت یاح یاح یاح یاح یاح خب بسه دیگه رفتم پس تو اتاق
۳.۰k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.