منویادت میاد؟p9

ونوس:اوضاع خیلی بده احساس میکنم دیگه ته خط رسیدم چی میشه اگه همه چیو ول کنم احساس می کنم دارن تمام کارتای صدآفرین بچگیمو ازم پس می گیرن
یونا:خوب تو اجازه میدی پس بگیرن یا می خوای بیشترش کنی
ونوس:نمی دونم راهی که انتخاب می کنم تهش چیه
یونا:دقیق بگو چی شده
ونوس:اگه یه درصدم حق با موکلم نباشه دیگه نمی تونم زندگی کنم
یونا:پروندت خیلی سخته ببین تو الان توی یه دوراهی یه راهش اگه بری هیچ کس ضرر نمی کنه اما اگه قبول کنی و حق با موکلت نباشه چی
ونوس:خودمم نمی دونم چی کار کنم ی دونی بیشتر احساس می کنم توی این پرونده کارم درست نیست نمی تونم خوب پیش ببرمش
یونا:تصمیم با خودته ولی به نظرم از پسش بر میای
__________________________________________________________
ویو ونوس:
کل دیشبو تو فکرش بودم ولی به نتیجه نرسیدم پس بهتره با جی ووک مشورت کنم هرچی باشه رئیسمه
داشتم میرفتم در اتاقش که یاد گند دیشب افتادم نکنه گزارش کنی نه بابا اهلش نیست بالاخره در زدم
جی ووک:بفرمایید داخل
ونوس:سلام
جی ووک:بازم که تویی چطوری روت میشه از دیشب تاحالا همش داشتم بهت فکر می کردم انقد که یادم رفت سریال مورد علاقمو ببینم
ونوس:خیلی شرمنده خیلی عذر می خوام بدون اجازه وارد فکرت شدم
جی ووک:باشه بخشیدم زود بگو چی می خوای
ونوس:نمی خوام ان پروندرو قبول کنم
جی ووک:چرا
ونوس:م نمی دونم طرف راست می گه یا نه
جی ووک:اگه معلوم بود راس میگه یا نه نمیومد وکیل بگیره درضمن توی تمام پرونده ها یه مقدار شک وجود داره ببنم اصلا براچی وکیل شدی
ونوس:خیی خوب قبوله ولی من اصلا نمی دونم میتونم این پروندرو ببرم یا نه اعتماد بنفسشو ندارم
ویو جی ووک:
اینو که گفت دلم خواست پوزخند بزنم داشت بهانه میاورد زیاد نمیشناسمش ولی میدونم اگه یه چیزیو قبول کنه تا تهش میره رفتم جلو شونهاشو گرفتم و تو چشاش نگاه کردم...