بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
شهادت سیدة النساء، علیها السلام : حال، مسأله این است! میگوید: ایشان به مرگ طبیعی وفات نمودند، اما باز هم این سؤال مطرح میشود که چرا یک بانوی 18 ساله، رحلت نمودند؟! آیا بیمار شده بودند،یاناگهان سکته نموده بودند؟! یا آن که بر اثر عفونت استخوان بازوی شکسته و سقط جنین به بستر افتادند و رحلت نمودند؟! اگر چنین است، مسبب کیانند و چرا؟ و آیا چنین رحلتی، بر اثر جراحات وارده در دفاع از اسلام و ولایت، شهادت نیست؟!
حال چه بگویند؟! آیا بگویند: یک عده سقیفه تشکیل دادند، عهد با پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در غدیر خم را شکستند، خلافت را غصب کردند، امیر المؤمنین، امام علی علیه السلام را دست بسته به سوی مسجد می کشاندند که بعیت بگیرند، حضرت فاطمه علیها السلام، در حالی که فرزندش پشت درب خانه سقط شده بود، به دفاع از ایشان بر خاستند، و به قنفذ امر شد که ایشان با قلاف را شمشیر مجروح سازد، و این فجایع سبب رحلت شهادت ایشان شد؟!
خودشان هم میدانند؛ ولی کتمان میکنند.
خداوند سبحان در چند آیه تصریح نموده که برخی از کفار، مشرکان، اهل کتاب و آیات الهی و حقایق را کتمان می کنند، در حالی که خودشان نیز میدانند: وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ - و مسلماً گروهی از آنان حق را در حالی که میدانند، پنهان میدارند.(سوره بقره بخشی از آیه 146)
و فرمود: أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ - آيا طمع انتظار داريد به آئين شما ايمان بياورند، با اينكه عدهای از آنها سخنان خدا را میشنيدند و پس از فهميدن آنرا تحريف میكردند در حالی كه علم و اطلاع داشتند.(سوره بقره آیه 75)
حال از دو حال خارج نیست: یا این آقای امام جمعه، اصلاً سواد ندارد و حتی کتب مرجع خودشان را نیز مطالعه نکرده است؛ که باید گفت: پس بیجهت لباس روحانیت به تن کرده، و امام جمعه و جماعت شدهاند و این فریب اذهان عمومی میباشد یا باید گفت: او خودش هم میداند که حقیقت چیست و چه اتفاقی افتاده، اما کتمان میکند؛ که این نیز ظلم و فریب اذهان عمومی مخاطبانش میباشد!
چند نقل از منابع معتبر اهل سنّت:
1- آنگاه که بعد از رسول خدا (ص) براى ابوبکر بیعت مىگرفتند، على (ع) و زبیر براى مشورت در این امر نزد فاطمه (س) دختر پیامبر (ص) رفت و آمد مى کردند. عمر بن خطاب با خبر گردید و به نزد فاطمه (س) آمد وگفت: اى دختر رسول خدا (ص)!(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت دوم :
شهادت سیدة النساء، علیها السلام : حال، مسأله این است! میگوید: ایشان به مرگ طبیعی وفات نمودند، اما باز هم این سؤال مطرح میشود که چرا یک بانوی 18 ساله، رحلت نمودند؟! آیا بیمار شده بودند،یاناگهان سکته نموده بودند؟! یا آن که بر اثر عفونت استخوان بازوی شکسته و سقط جنین به بستر افتادند و رحلت نمودند؟! اگر چنین است، مسبب کیانند و چرا؟ و آیا چنین رحلتی، بر اثر جراحات وارده در دفاع از اسلام و ولایت، شهادت نیست؟!
حال چه بگویند؟! آیا بگویند: یک عده سقیفه تشکیل دادند، عهد با پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در غدیر خم را شکستند، خلافت را غصب کردند، امیر المؤمنین، امام علی علیه السلام را دست بسته به سوی مسجد می کشاندند که بعیت بگیرند، حضرت فاطمه علیها السلام، در حالی که فرزندش پشت درب خانه سقط شده بود، به دفاع از ایشان بر خاستند، و به قنفذ امر شد که ایشان با قلاف را شمشیر مجروح سازد، و این فجایع سبب رحلت شهادت ایشان شد؟!
خودشان هم میدانند؛ ولی کتمان میکنند.
خداوند سبحان در چند آیه تصریح نموده که برخی از کفار، مشرکان، اهل کتاب و آیات الهی و حقایق را کتمان می کنند، در حالی که خودشان نیز میدانند: وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ - و مسلماً گروهی از آنان حق را در حالی که میدانند، پنهان میدارند.(سوره بقره بخشی از آیه 146)
و فرمود: أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ - آيا طمع انتظار داريد به آئين شما ايمان بياورند، با اينكه عدهای از آنها سخنان خدا را میشنيدند و پس از فهميدن آنرا تحريف میكردند در حالی كه علم و اطلاع داشتند.(سوره بقره آیه 75)
حال از دو حال خارج نیست: یا این آقای امام جمعه، اصلاً سواد ندارد و حتی کتب مرجع خودشان را نیز مطالعه نکرده است؛ که باید گفت: پس بیجهت لباس روحانیت به تن کرده، و امام جمعه و جماعت شدهاند و این فریب اذهان عمومی میباشد یا باید گفت: او خودش هم میداند که حقیقت چیست و چه اتفاقی افتاده، اما کتمان میکند؛ که این نیز ظلم و فریب اذهان عمومی مخاطبانش میباشد!
چند نقل از منابع معتبر اهل سنّت:
1- آنگاه که بعد از رسول خدا (ص) براى ابوبکر بیعت مىگرفتند، على (ع) و زبیر براى مشورت در این امر نزد فاطمه (س) دختر پیامبر (ص) رفت و آمد مى کردند. عمر بن خطاب با خبر گردید و به نزد فاطمه (س) آمد وگفت: اى دختر رسول خدا (ص)!(ادامه دارد...)
۴۰۰
۰۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.