فیک مافیا جذاب من

فیک مافیا جذاب من
پارت ۱۱
کوک :نه مامان منو تنها نزار بابا (گریه)
مامان: ک پس..رم خی.لی دوس.ت د.ارم مواظب جیسو باش
کوک: نه مامان تنهام نزار مامانننننن
(گریه)
رفتم پیش جیسو گه پیش گلا نبود من که گفتم همینجا وایسته همه جارو گشتم
کوک :تو نه تو نه لطفا تنهام نزار جیسووووو (با داد گریه)
برش به زمان حال
ات :چی نه اون اون گریه
اجوما: اون چی
ات :ها ه.هچی
اجوما رفت درم قفل کرد
ات چرا درو قفل میکنی اخخخ دلم
نه نه امکان نداره اون کوک من باشه نهههه کوک من اینجوری نبود کوک من یه مرد خوش قلب بود گریه داشتم اتاق رو میگشتم که یه در مخفی تو اتاق پیدا کردم رفتم توش که عکس منو کوک بود و مامان بابای کوک: داشتم میکشتم که یهو یکی از پشتی یکی صدام زد
کوک: تو اینجا چیکار میکنی با عربده
ات :خوب راست.ش
کوک: چطور جرعت کردی بیایی اینجا هاا (با داد)
ات :اصلا دوست داشتم به تو چه اومدم عشق بچیگیم رو ببینم باید از تو اجازه بگیرم ها
کوک :من.ظورت چیه
ات: منظورم اینه که من اون جیسو گل تو هستم البته کوک قدیم خوش قلب نه کوک الان سنگ دل که به هرکسی تجاوز میکنه لعنتی کاش اصلا نمیدیدمت گریه( داد)
کوک: تو گل من جیسو هستی
ات: قدیم بودم ولی الان نیستم
کوک: چرا میدونی من بعد تو مامانم چی کشیدم هاا اصلا میدونی (با گریه)
ات درسته خیلی درد کشیدی ولی چرا عوض شدی اون کوکی من میشناختم نیستی
کوک جیسو بهت قول میدم عوض بشم
ات تو دیگه عوض شدنی نیستی
کوک لطفا به حرفام گوش کن
ات رفت بیرون از اتاق
ویو ات
داشنم میرفتم از عمارت بیرون که یهو