قهرماڹ غزلیات منۍ ...مۍدانۍ ...؟
قهرماڹ غزلیات منۍ ...مۍدانۍ ...؟
لا بہ لاۍ غزلم درد مرا ...میخۅانۍ ...؟
گل خۅرشیدۍ ایڹ باغ پر از اعجازۍ
لحظہ ها در نفس صبح غزل پنهانۍ ...
مثل آیینہ ترڪ خورده لب احساسم...
و تو در لاۍ همیڹ قاب ترڪ مۍ مانۍ...
توۍ بازار دو چشماڹ عزیزت گم شد...
دل ایڹ برده ۍ خوش آتیہ ۍ ڪنعانۍ...
پاۍ مڹ باز بہ دنبال تو تاول زده است...
برده اۍ هوش دلم را بہ همیڹ آسانۍ...
تا بہ معراج رسیدم تو شدۍ معجزه ام...
غزلم سوره ۍ عشق است تو شرح آنۍ ...
قهرماڹ غزلم... با خبرۍ از دل مڹ؟؟
دوستٺ دارم و دانم ڪہ تو ایڹ مۍدانۍ...
*
لا بہ لاۍ غزلم درد مرا ...میخۅانۍ ...؟
گل خۅرشیدۍ ایڹ باغ پر از اعجازۍ
لحظہ ها در نفس صبح غزل پنهانۍ ...
مثل آیینہ ترڪ خورده لب احساسم...
و تو در لاۍ همیڹ قاب ترڪ مۍ مانۍ...
توۍ بازار دو چشماڹ عزیزت گم شد...
دل ایڹ برده ۍ خوش آتیہ ۍ ڪنعانۍ...
پاۍ مڹ باز بہ دنبال تو تاول زده است...
برده اۍ هوش دلم را بہ همیڹ آسانۍ...
تا بہ معراج رسیدم تو شدۍ معجزه ام...
غزلم سوره ۍ عشق است تو شرح آنۍ ...
قهرماڹ غزلم... با خبرۍ از دل مڹ؟؟
دوستٺ دارم و دانم ڪہ تو ایڹ مۍدانۍ...
*
۲.۱k
۱۱ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.