p32
تهیونگ: تو چیکار داری؟(عصبی)
مینسو: اوناهاش اون خوابش برده(خنده)
لوسی: وا اوپا بسه دیگه هی گیر میدی(اخم)
ات، جیمین مینسو: خنده تا حد جر
ات: ا. ا. اوپاااا(خنده جر میخوره نقش زمین میشه)
تهیونگ: چیه تو نمیتونی به جیمین بگی حسودی میکنی؟(خنده)
لوسی: والا اه دیگه بلند شیم بریم خونه هامون
ات و جیمین: ماکه خوابمون نمیاد
تهیونگ: پس شبو خوش بگذرونین(لبخند شیطانی)
ات: یاااا تهیونگاااا این چه حرفیه(اخم)
جیمین: فکر بدی هم نیستا(خنده)
مینسو: اه اه اه چندشا ما دیگه میریم وایسا ببینم کی... اینو بیدار میکنه؟(رو به یونگی)
جیمین: من هرگز اگه بیدارش کنی از خواب نازش عصبی مث چی میشه
تهیونگ: منم همچین کار خطرناکی انجام نمیدم
مینسو: ایششش انگار چی میشه خودم بیدارش میکنم
مینسو: پیشی کوچولو پاشو. پاشو یااا باتو ام پاشو که یهو یونگی دستشو میکشه مینسو میوفته تو بغلش
یونگی: عشقم بزار بوت کنم(خمار)
مینسو: یاااااا بلند شووووووو میکشمت من تورو(داد)
جیمین: اووو چطوره ما بریم شما اینجا بمونین؟(خنده شیطانی)
ات: مینسو راحتی؟(خنده)
جیمین: عشقم تو ام بیا بغلم
ات: زارت برو بابا حسود
تهیونگ: وااای جر ات چی گفتی زارت(جر خورد از خنده)
تهیونگ: لوسی میخوام ببوسمت(خنده)
لوسی: راحت باش اوپا(خنده)
همدیگه رو میبوسن
جیمین: ات منم میخوام(اخم)
ات: برو بابا مثل بچه نی نی هایی
جیمین:باشه هرجور خودت مایلی شب قراره یه جوری جر بخوری که تا یه هفته نتونی راه بری(در گوش ات)
ات: ای وایییییی(داد) لوسی دستم به شورتت یعنی به دامنت منم امشب بیام خونت بمونم توروخدااا(کیوت بازی)
جیمین: عزیزم حق نداری شب جایی بری باهات کار دارم(نگاه پر معنی)
تهیونگ: اووو داش من میخوام هرچه زود تر عمو شمااا(خنده شیطانی)
لوسی: منم خاله 😂
مینسو: منم برگ چغندرم این وست😐
تهیونگ: عشقم من میخوام بابا بشم
لوسی اخی اره... چیییییییییییییی(داد)
ات: بسه دیگه بریم لوسی منم باهات میاما
تهیونگ: نه
ات: تو یکی ببند
تهیونگ: بریم عشقم(روبه لوسی)
مینسو: منو با این تنها نزارین🥺
لوسی: چیکار کنم اگه ولت کنه باشه اما مثل چی چسبیده بهت😐
مینسو: پیشی کوچلوم توروخدا پاشو بریم (کیوت بازی در میاره😕)
یونگی:....
مینسو: خوابی؟
یونگی: اره
مینسو: خودتو لو دادی بیداری پاشو
یونگی: اگه نشم چی؟
ادامه دارد...
حمایت کنید🥺💜
مینسو: اوناهاش اون خوابش برده(خنده)
لوسی: وا اوپا بسه دیگه هی گیر میدی(اخم)
ات، جیمین مینسو: خنده تا حد جر
ات: ا. ا. اوپاااا(خنده جر میخوره نقش زمین میشه)
تهیونگ: چیه تو نمیتونی به جیمین بگی حسودی میکنی؟(خنده)
لوسی: والا اه دیگه بلند شیم بریم خونه هامون
ات و جیمین: ماکه خوابمون نمیاد
تهیونگ: پس شبو خوش بگذرونین(لبخند شیطانی)
ات: یاااا تهیونگاااا این چه حرفیه(اخم)
جیمین: فکر بدی هم نیستا(خنده)
مینسو: اه اه اه چندشا ما دیگه میریم وایسا ببینم کی... اینو بیدار میکنه؟(رو به یونگی)
جیمین: من هرگز اگه بیدارش کنی از خواب نازش عصبی مث چی میشه
تهیونگ: منم همچین کار خطرناکی انجام نمیدم
مینسو: ایششش انگار چی میشه خودم بیدارش میکنم
مینسو: پیشی کوچولو پاشو. پاشو یااا باتو ام پاشو که یهو یونگی دستشو میکشه مینسو میوفته تو بغلش
یونگی: عشقم بزار بوت کنم(خمار)
مینسو: یاااااا بلند شووووووو میکشمت من تورو(داد)
جیمین: اووو چطوره ما بریم شما اینجا بمونین؟(خنده شیطانی)
ات: مینسو راحتی؟(خنده)
جیمین: عشقم تو ام بیا بغلم
ات: زارت برو بابا حسود
تهیونگ: وااای جر ات چی گفتی زارت(جر خورد از خنده)
تهیونگ: لوسی میخوام ببوسمت(خنده)
لوسی: راحت باش اوپا(خنده)
همدیگه رو میبوسن
جیمین: ات منم میخوام(اخم)
ات: برو بابا مثل بچه نی نی هایی
جیمین:باشه هرجور خودت مایلی شب قراره یه جوری جر بخوری که تا یه هفته نتونی راه بری(در گوش ات)
ات: ای وایییییی(داد) لوسی دستم به شورتت یعنی به دامنت منم امشب بیام خونت بمونم توروخدااا(کیوت بازی)
جیمین: عزیزم حق نداری شب جایی بری باهات کار دارم(نگاه پر معنی)
تهیونگ: اووو داش من میخوام هرچه زود تر عمو شمااا(خنده شیطانی)
لوسی: منم خاله 😂
مینسو: منم برگ چغندرم این وست😐
تهیونگ: عشقم من میخوام بابا بشم
لوسی اخی اره... چیییییییییییییی(داد)
ات: بسه دیگه بریم لوسی منم باهات میاما
تهیونگ: نه
ات: تو یکی ببند
تهیونگ: بریم عشقم(روبه لوسی)
مینسو: منو با این تنها نزارین🥺
لوسی: چیکار کنم اگه ولت کنه باشه اما مثل چی چسبیده بهت😐
مینسو: پیشی کوچلوم توروخدا پاشو بریم (کیوت بازی در میاره😕)
یونگی:....
مینسو: خوابی؟
یونگی: اره
مینسو: خودتو لو دادی بیداری پاشو
یونگی: اگه نشم چی؟
ادامه دارد...
حمایت کنید🥺💜
۱۲.۴k
۲۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.