عشق در عذاب
عشق در عذاب
ویو راوی
رسیدن خونه اوا رفت دوش گرفت و بعده اوا ، اراد رفت اوا خیلی ناراحت بود ولی با خودش میگفت ازش بعیده اون ی مافیاس ساعت ۵ صب بود و اونا تازه میخواستن بخوابن اوا رفت رو کاناپه بخوابه که اراد گف : تا سه میشمرم اگه اومدی پیشم خوابیدی که اومدی اگه نیای یکاری میکنم به گریه بیوفتی
اوا: هه مثلا چه گوهی میخوای بخوری ؟!!
اراد : همون گوهی که تو هر روز داری میخوری !
اوا : با من...اییی...ایییی....(به گریه افتاد و نشست رو مبل شکمشو نگه داشت)
اراد سریع اومد پیشش براید استایل بغلش کرد و گذاشتش رو تخت و قرصای مفیدی که دکتر واسه اوا و بچه داده بود رو داد بخوره و بعد ازینکه خورد گف شب بخیر و اوا هم گف شب بخیر و اوا خوابید ولی اراد هنوز نخوابیده بود
ویو اراد
این چه دردیه چرا هر وقت اوا رو میبینم داغ میکنم چرا ؟ قلبم میزنه چرا میزنه ؟ روش غیرتی میشم چرا؟ نگرانش میشم چرا؟!! ( این عشقه عصیصم عشق )
نکنه عاشقش شدم باید از احساسم مطمئن شم پس فردا میخوام باهاش برم بیرون ی دوری بزنیم
ویو اوا
نمیدونم چرا ولی ی حسی به اراد دارم اون بدمو نمیخواد ولی منم کاره اشتباهی کردم کاره اونم اشتباه بود ولی بیشترش تقصیره خودمه صبح من اول دعوا رو شروع کردم شبم من دعوا رو شروع کردم واقعا ناراحتم فردا میخوام ازش معذرت بخوام فک کنم بدونم احساسم بهش چیه ، من ، من عاشقشم اره دوستش دارم و فردا بهش با دختر یا پسره کوچولوم اعتراف میکنم
خب دیگه بسه دستم درد گرفت
ویو راوی
رسیدن خونه اوا رفت دوش گرفت و بعده اوا ، اراد رفت اوا خیلی ناراحت بود ولی با خودش میگفت ازش بعیده اون ی مافیاس ساعت ۵ صب بود و اونا تازه میخواستن بخوابن اوا رفت رو کاناپه بخوابه که اراد گف : تا سه میشمرم اگه اومدی پیشم خوابیدی که اومدی اگه نیای یکاری میکنم به گریه بیوفتی
اوا: هه مثلا چه گوهی میخوای بخوری ؟!!
اراد : همون گوهی که تو هر روز داری میخوری !
اوا : با من...اییی...ایییی....(به گریه افتاد و نشست رو مبل شکمشو نگه داشت)
اراد سریع اومد پیشش براید استایل بغلش کرد و گذاشتش رو تخت و قرصای مفیدی که دکتر واسه اوا و بچه داده بود رو داد بخوره و بعد ازینکه خورد گف شب بخیر و اوا هم گف شب بخیر و اوا خوابید ولی اراد هنوز نخوابیده بود
ویو اراد
این چه دردیه چرا هر وقت اوا رو میبینم داغ میکنم چرا ؟ قلبم میزنه چرا میزنه ؟ روش غیرتی میشم چرا؟ نگرانش میشم چرا؟!! ( این عشقه عصیصم عشق )
نکنه عاشقش شدم باید از احساسم مطمئن شم پس فردا میخوام باهاش برم بیرون ی دوری بزنیم
ویو اوا
نمیدونم چرا ولی ی حسی به اراد دارم اون بدمو نمیخواد ولی منم کاره اشتباهی کردم کاره اونم اشتباه بود ولی بیشترش تقصیره خودمه صبح من اول دعوا رو شروع کردم شبم من دعوا رو شروع کردم واقعا ناراحتم فردا میخوام ازش معذرت بخوام فک کنم بدونم احساسم بهش چیه ، من ، من عاشقشم اره دوستش دارم و فردا بهش با دختر یا پسره کوچولوم اعتراف میکنم
خب دیگه بسه دستم درد گرفت
۲.۱k
۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.